نام کتاب : تاریخ نیروی دریایی اسلام در مصر و شام نویسنده : عبادی، احمد مختار جلد : 1 صفحه : 67
ابن خلدون با ملاحظه تأثير امتداد ساحلى آفريقا و مغرب
در ورزيدگى و مهارت مغربيها به امر دريا نوردى چنين گفت:
«ساحل نشينان اين دريا و دو بخش مرتفع ساحلى آن از وضع
خود چنان شكوه دارندكه هيچ مردمى از ملت هاى مجاور دريا چنين شكايتى نكرده اند.»
و «روم»، «فرنگ» و «قوط» در منطقه مرتفع شمالى اين دريا
(درياى روم) قرار دارد و بيشتر جنگها و كارهاى تجارى و بازرگانى آنان به وسيله كشتى
انجام مى شود.
بنابراين در دريا نوردى و در نبرد با ناوگانها، مهارت
دارند و گروهى از آنهابه سرزمين هاى مرتفع جنوبى هجرت كردند مانند روم، آفريقا و قوط
كه از مغرب عبور كردند و از ناوگانها گذشته و آنها را تصرّف كردند و به وسيله آنها
بر «بربر» غلبه كردند و حاكميّت آنجا را از دست آنان بيرون كردند و به شهرهاى بزرگى
چون «قرطاچنة»، «سبيطلة»، «جلولا»، «مرناق»، «شرشال» و «طنجه» دست يافتند.
حاكم «قرطاچنة» با اعزام ناوگانهاى پر از نيرو و سلاح
از ناحيه آنها با فرمانرواى «رومه» مى جنگيد و اين روش از گذشته تاكنون از عادات ساكنين
در دو سمت اين دريا
امتداد ساحل آفريقا در طبيعت مردم آن سامان اثر داشت،
آنها فعّاليّتهاى دريايى چشمگيرى داشتند، تلاش هاى دريايى آنها جزء جدا ناپذيرى از
زندگى اجتماعى واقتصادى آنان بود، اين فعّاليّتها در آغاز تابيّعت سرزمين مغرب، زير
نفوذ حكومت امويان درمشرق، به شكل واقعى جلوهگر نشد، امّا پس از آنكه مغربىها از
مشرق اسلامى جداشدند، اين حقيقت روشن شد [2] و به فعّاليّت دريايى خود كه در قرن سوّم
و چهارم با اشغال صقليه، جنوب ايتاليا، مالطه، سردانيه و قورشقه، به اوج خود رسيده
بود، ادامه دادند.