نام کتاب : احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نویسنده : لطیفی پاکده، لطفعلی جلد : 1 صفحه : 51
درس پنجم:
جناحهاى سياسى و نهضت مشروطيت
«همواره آغاز پيدايش
فتنهها، پيروى از هوسهاى آلوده و قوانين مجعول و اختراعى است، احكامى كه با كتاب خدا
مخالفت دارد، و بر اساس آن احكام مجعول، جمعى بر جمع ديگر حكومت مىكنند. اگر باطل
از حق كاملًا جدا مىگرديد بر آنان كه پى جوى حقيقتند پوشيده نمىماند، و چنانچه حق
از باطل خالص مىشد، زبان معاندان از آن قطع مىگرديد، ولى قسمتى از حق و قسمتى از
باطل را مىگيرند و به هم مىآميزند، اينجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره مىشود و
تنها آنان كه مورد رحمت خدا بودهاند نجات مىيابند.» [1]
در سال 1283 عكسى
از رئيس گمركات ايران منتشر شد كه وى را در لباس روحانيت، در حال كشيدن قليان و در
يك مجلس رقص نشان مىداد. او يك بلژيكى يهودى نژاد طرفدار روس بود. اسمش «نوز» بود
و حدود دو سال بود كه به ايران آمده بود. در اين مدت كم، علاوه بر رياست گمركات ايران،
به رياست پست و تلگراف و اداره گذرنامه نيز منصوب شده بود. عكس «نوز» هم مردم و هم
علما را بسيار آزرده خاطر ساخت. [2]
در همان ايام يك
مجتهد كرمانى به همراه سه روحانى ديگر، توسط حاكم كرمان به فلك بسته شد. جرم آنها شوراندن
مردم عليه فرقه انگليسى شيخيه بود. [3] شيخيه معتقد بودند شناخت رهبرشان كه خود را
شيخ احمد احسائى معرفى مىكرد به جاى انجام واجبات و ترك محرمات كفايت مىكند. رهبر
آنها يكى از بدويان عربستان بود كه به