نام کتاب : احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نویسنده : لطیفی پاکده، لطفعلی جلد : 1 صفحه : 56
2- ملّى گراها: ملّى
گرايى و وطن پرستى، پوشش مناسبى براى مخفى نگهداشتن چهره واقعى عوامل نفوذى بابيه و
ديگر جاسوسان انگليس در كشورمان بوده است. يكى از رهبران بزرگ فكرى آنها، آقاخان كرمانى
نام داشت كه به اتهام بابيگرى از ايران تبعيد شد و در قبرس با دختر ميرزا يحيى، رهبر
بابىها، ازدواج كرد. آقاخان كه مقدارى از زبان فارسى قديم و برخى از كتب زرتشتيان
را آموخته بود، به ايران باستان، بويژه به سلسله هخامنشيان عشق فراوانى ابراز مىكرد.
او نگران از بين
رفتن آيين زردشتى در ايران بود. به خط عربى و الفباى عربى و هر آنچه كه رنگ عربى داشت
مىتاخت. با حجاب زنان مخالفت مىكرد. [1] آقاخان كرمانى خود زمان مشروطيت رانديد ويكسال
پس از ترور ناصرالدين شاه، توسط محمدعلىميرزا، وليعهد وقت، پوست از سرش كنده شد. [2]
افكار او بعدها توسط اشخاصى چون احمد كسروى به شدّت پيگيرى شد و در دوران حكومت پهلوى
به عنوان ايدئولوژى رسمى حكومت مطرح گشت.
3- غربزدهها: در
جريان نهضت مشروطيت و طى سالهاى نزديك به نهضت، عدّهاى كه خود كشورهاى غربى را ديده
بودند و يا وصف آن را شنيده يا خوانده بودند، چنان مجذوب غرب شدند كه يكسره فرهنگ خودى
را تحقير كردند. افرادى مانند «سيد حسن تقى زاده» [3] كه خود را از رهبران نهضت مشروطه
مىناميدند، معتقد شدند كه بايد از فرق سر تا نوك پا فرنگى شد و در اين كار چنان افراط
كردند كه حتى اعتراض «ادوارد براون» (ايران شناس انگليسى) را برانگيختند كه چرا اين
مقدار از فرهنگ خود دورى مىكنيد!
تقىزاده در جريان
به توپ بسته شدن اولين مجلس ايران توسط سربازان محمد على شاه، از ترس به سفارت انگلستان
پناهنده شد و از طريق سفارت براى مدّتى به انگلستان رفت. تا زمانى كه آبها از آسياب
افتاد، جهت ادامه مأموريت به ايران باز گردد. دو سال بعد، زمانى كه تهران توسط مشروطه
خواهان گيلانى و بختيارى فتح شد و مجلس مجدّداً