نام کتاب : احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نویسنده : لطیفی پاکده، لطفعلی جلد : 1 صفحه : 55
انداز و حكومت كن»
به ترويج مذاهب جعلى وهابيت در عربستان، قاديانيگرى در هندوستان و ...
مىپرداخت.
علماى دين، پس از
آگاهى نسبت به عقايد بابىها، آنها را كافر شمردند. امير كبير، نخست وزير مقتدر ناصر
الدين شاه، سيد على محمد شيرازى را اعدام كرد. مدّتى پس از مرگ وى، بابىها به دو گروه
تقسيم شدند. يك گروه پيرو ميرزا يحيى گشتند كه در قبرس، مستعمره انگليس، اقامت داشت
و گروه ديگر از شخصى با لقب «بهاء اللّه» پيروى كردند كه به همين دليل با نام بهائى
مشهور شدند. [1]
بابىها به دليل
اعدام رهبرشان از سوى حكومت قاجار و در به در شدن خودشان، با اين حكومت كينه شديدى
پيدا كردند. آنها، به دليل جوّ نامساعد اجتماعى، به زندگى مخفى رو آوردند و در انتظار
فرصت مناسبى بودند تا كينه خود را نسبت به حكومت قاجار از يكسو و علماى دين از سوى
ديگر بروز دهند.
نهضت مشروطيت اين
فرصت مناسب را براى آنها فراهم ساخت. بابىها سعى كردند هدايت نهضت را از دست علماى
دين بگيرند. مناسبترين راه، ترويج شايعات بىاساس تشخيص داده شد. شهيد شيخ فضل اللّه
نورى و برخى ديگر از علماى مدافع دين، آماج تهمتهاى ناجوانمردانه بابىها قرار گرفتند.
اين تهمتها، به دست دشمنان دانا و دوستان نادان در سطح جامعه منتشر شد و سرانجام به
شهادت مظلومانه مجتهد بزرگ شهيد شيخ فضل اللّه نورى انجاميد.
عوامل نفوذى بابىها
در نهضت مشروطيت به طور دقيق شناخته شده نيستند. اين امر به دليل زندگى فكرى مخفيانه
آنها در اجتماع بوده است. در عين حال، نفوذ به قدرى قوى بوده كه برخى از مردم و علما
به مشروطهگران با چشم «بابىها» مىنگريستند؛ گر چه همه عوامل مشروطه را نمىتوان
بابى دانست. [2]
[1] بابِیها
معتقد به مبارزه با حکومت بودند ولِی بهائِیها، مبارزه را بِیفاِیده
دانسته و سازش را توصِیه مِیکردند. (مقدمه فکرِی نهضت
مشروطِیت، ص 157 ـ 166)
[2] با استفاده
از: تارِیخ مشروطه اِیران، ص 289 ـ 291. تشِیع و مشروطِیت در
اِیران، ص 89 ـ 90. از صبا تا نِیما، ج 1، ص 130 ـ 133؛ معصوم چهاردهم،
جواد فاضل، صفحات مختلف، مقدمه فکرِی نهضت مشروطِیت، ص 157 ـ 166.
نام کتاب : احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نویسنده : لطیفی پاکده، لطفعلی جلد : 1 صفحه : 55