نام کتاب : تاریخ سیاسی معاصر ایران نویسنده : تلاشان ، حسن جلد : 1 صفحه : 46
گوناگون، بر جاى
گذاشته است كه به چند نمونه از آنها اشاره مىشود.
1- اقتصادى: اكثريت
افراد جامعه ايران همواره از فقر و تنگدستى رنج مىبردند.
تمام امكانات و تواناييهاى
اقتصادى كشور به شكل امتيازات گوناگون در مقابل رشوههايى كه توسّط درباريان، شاه و
صدر اعظم گرفته مىشد، در اختيار بيگانگان قرار مىگرفت. ماليات از كسانى گرفته مىشد
كه از تهيّه امكانات اوّليّه زندگى خويش ناتوان بودند. درمقابل از كالاى خارجى، ماليات
بسيار اندكى گرفته مىشد و بدينسان كالاى مشابه ايرانى بازار خود را از دست مىداد.
در نتيجه جامعه ايرانى از نابسامانى اقتصادى كامل رنج مىبرد.
2- نظامى: وجود يك
ارتش قوىّ ايرانى، با منافع قدرتهاى بيگانه در ايران مغاير بود.
بيگانگان براى اينكه
بتوانند بر ايران مسلّط باشند، سعى در تضعيف قدرت نظامى ايران داشتند. كمكهاى مقطعى
كشورهاى بزرگ مانند روسيه، انگليس، فرانسه، آلمان و آمريكا در جهت منافع اين كشورها
بوده است. به عنوان نمونه كمك فرانسه به ايران جهت سركوبى دو دشمن خود، يعنى روسيه
و انگليس در هند بود. [1]
3- سياسى: در اين
دوران زمامداران همواره در خدمت منافع استعمارى قدرتهاى بيگانه بودند؛ هرگاه كه سياستمداران
ايرانى در جهت منافع ملّى كشور و بدون در نظر گرفتن منافع قدرتهاى بزرگ عمل مىكردند،
به شيوههاى گوناگون از انجام آن جلوگيرى مىشد. در اين زمينه مىتوان به قتل اميركبير
اشاره كرد. يكى از علل اصلى قتل اميركبير تلاش سفارتخانههاى روس و انگليس در معدوم
نمودن وى بود. [2] به قول دكتر پولاك، پزشك مخصوص ناصرالدين شاه: «پولهايى كه مىخواستند
براى خريدن او رشوه بدهند و قبول نمىكرد به مصرف مخارج كشتن او رسيد.» [3]
4- فرهنگى: حضور
اتباع بيگانه كه به علّت انعقاد قراردادهاى گوناگون روز به روز افزايش مىيافت، باعث
نفوذ فرهنگ غربى در كشور شده بود. به عنوان نمونه مىتوان به
[1] تارِیخ
اجتماعِی و سِیاسِی اِیران، نفِیسِی، ج 1، ص 95 ـ
98.
[2] امِیر
کبِیر ِیا قهرمان مبارزه با استعمار، اکبر هاشمِی رفسنجانِی،
ص 441 ـ 451 (تهران، فراهانِی، 1346).