نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 152
سپاه مغول به فرماندهى «سابوتاى» و «گيب» دو تن از نزديكترين
و مورد اعتمادترين فرماندهان چنگيز- به تعقيب وى پرداختند. جلالالدين محمد خوارزمشاه
فرماندهى سپاهيان پدرش را عهدهدار گشت و در فرغانه و باميان (در جنوب كوههاى هندوكش)
شكستهاى سختى بر سپاه مغول وارد آورد. اما مغولان همچنان به پيشروى خود ادامه دادند
و بر مرو و نيشابور چيره گشتند.
در پاييز سال 1221 م چنگيزخان براى حمله به جلالالدين
سپاهش را از مرزهاى افغانستان عبور داد و او را در سواحل رودخانه سند به محاصره درآورد.
سپاه خوارزمى طى نبردى سخت و خونين درهم شكست و جلالالدين گريخت و به پادشاه دهلى
پناهنده شد.
رفتار نظامى چنگيزخان وحشيانه بود و از هيچ جنبندهاى
در روى زمين درنمىگذشت.
صليبيها در شام همه اين رفتارها را پىجويى مىكردند،
زيرا مشهور بود كه او بزرگترين دولت آسياى ميانه را مورد حمله قرار داده است. چنان
كه نسطوريها كه كنيسههايشان در جاى جاى آسياى صغير پراكنده بود، مىتوانستند اطمينان
دهند كه ميانه چنگيزخان با مسيحيان خوب است. چرا كه در كارهايش با رجال دينى مسيحيان
رايزنى مىكند. پسرانش نيز شاهدختهاى مسيحى قرائيت را به زنى گرفته و موجب نفوذ مسيحيان
در دربار او گشتهاند. سپس اين تفكر شكل گرفت كه بهتر است فرنگيان به نفع جهان مسيحيت
با چنگيزخان همپيمان گردند.
با آنكه مغولان برخى مرزهاى مسيحيت را مورد حمله قرار
داده بودند، اين آرزوها همچنان به قوت خود باقى بود. در سال 1222 م مغولان به نواحى
شرقى سرزمين كرج حمله كرده ارتش آن را نابود ساختند. سپس به پيشروى خود ادامه داده
از راه قزوين گذشته رهسپار سرزمين قبچاق واقع در ميان رودهاى ولگا و دِن گشتند. [1]
آنها نيروهاى قفقاز را در هم شكستند و پس از آن ارتشى روسى به فرماندهى اميران كيف،
گاليش، چرنينگوف و سمولسنگ را درهم كوبيدند. دو فرمانده مغولى «سابوتاى» و «گيب» به
پيشروى خود در سرزمينهاى قرم ادامه دادند و هرچه بر سر راه خود يافتند نابود ساختند.
به اين ترتيب چنگيزخان هنگام مرگش در سال 1227 م، امپراتورى
عظيمى را از خود به جاى گذاشت كه از كره تا ايران و از اقيانوس هند تا دشتهاى منجمد
سيبرى ادامه داشت. اما برپايى اين امپراتورى به قيمت هلاكت و فلاكت مردم تمام شد. هيچ
رحم و شفقتى در دل