نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 163
3. عين جالوت
پس از قتل تورانشاه در 2 مه سال 1250 م فرمانده ارتش
(اتابك) عزالدين ايبك از سوى فرماندهان مماليك زمام امور مصر را به دست گرفت. ايبك
فرماندهان مماليك را پراكنده ساخت و بيشترشان به شام گريختند، عزالدين به منظور كسب
مشروعيت با شجرةالدر همسر صالح ايوب، پدر تورانشاه، ازدواج كرد. آيبك همچنين الاشرف
موسى ايوبى را به عنوان جانشين خويش تعيين كرد، اما توطئهاى كه به وسيله شجرةالدر
سازماندهى شد به زندگى وى (آيبك) پايان داد. [1] اندكى بعد خود شجرةالدر نيز در سال
1257 م به او ملحق گرديد. سپس مظفر قُطُز (قدوز) زمام امور را به دست گرفت. به دنبال
آن، آن دسته از مماليك كه از ترس آيبك به دمشق گريخته بودند، از جمله بايبرس بندقدارى
به مصر بازگشتند.
اندكى بعد در آغاز سال 1260 م هيئتى از سوى هولاكو به
قاهره آمد و خواستار تسليم مظفر قطز در برابر حكومت مغولان گرديد. قطز كه مىدانست
در صورت تسليم شدن چه بر سرش خواهد آمد، تصميم به مقاومت گرفت و فرمان داد فرستادگان
هولاكو را كشتند؛ و آماده جنگ گرديد. او نيروهايش را سازمان داد و آن دسته از خوارزميهايى
را كه مغولان آنان را پراكنده ساخته بودند و نيز آن دسته از ايوبيان كه از حلب، حمص
و دمشق عقب نشسته و به قاهره ملحق گشته بودند نيز به او پيوستند؛ و اين امر موجب افزايش
نيروى سپاه مصر گرديد.
در 26 ژوئيه سپاه مصر از مرزها گذشت و به غزه حمله كرد.
فرماندهى جلوداران را بايبرس بر عهده داشت. در غزه تنها شمار اندكى از نيروهاى مغولى
به فرماندهى «بيدار» حضور داشتند.
[1] . شجرة الدر با همكارى الظاهر بايبرس درصدد بود كه
تورانشاه را ترور كند. شمارى از فرماندهان مماليك كهشجرة الدر را سمبل مشروعيت مىدانستند
نيز با وى همدست بودند. بنابر اين طبيعى بود كه او براى حفظ جايگاه خود و نيز حفظ مراكز
قدرت بكوشد. نيز طبيعى بود كه عزالدين آيبك در مقابل مراكز قدرتى كه شجرةالدر به آنها
تكيه داشت و سرشناسترين فرماندهانشان قطز و بايبرس بودند مقاومت كند. درگيرى بالا
گرفت و شجرةالدر توطئهاى چيد كه عزالدين آيبك به واسطه خواجهها در هنگام استحمام
به قتل برسد و اين كار در ماه آوريل سال 1257 م عملى گرديد. قتل آيبك مصر را در آستانۀ
يك درگيرى داخلى قرار داد. چرا كه شمارى از مماليك در صدد انتقام از شجرة الدر برآمدند،
در حالى كه شمارى ديگر كه وى را سمبل مشروعيت حكومت مىدانستند از او پشتيبانى كردند
و كمكش دادند. سرانجام دشمنان شجرة الدر جنگ را بردند و در 2 مه سال 1257 او را به
سختى كتك زدند تا مرد. سپس نورالدين على پسر سلطان آيبك كه تنها پانزده سال داشت به
سلطنت برگزيده شد. اما از آنجا كه اين جوان كفايت لازم را براى فرماندهى نداشت يكى
از دوستان قديمى پدرش - المظفر قطز - او را در دسامبر 1259 م از سلطنت عزل كرد و خود
به جاى او نشست.
نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 163