نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 25
خبر تصرف بارى، آخرين منطقه متعلق به بيزانس در شبه جزيره
ايتاليا، از سوى نورمانها را دريافت داشت.
رومانوس در مسير حركت خود، راه بيزانس قديم را كه روميان
در جنگهايشان از آن عبور مىكردند در پيش گرفت. هدف اصلى وى تصرف دژهاى ارمنستان و
پادگان گذاردن در آنها پيش از رسيدن تركان از سوى جنوب بود. رومانوس در امتداد شاخه
جنوبى فرات عليا در ارمنستان نفوذ كرد و چون به ملازگرد رسيد اقدام به تقسيم نيروهاى
خويش نمود. او خود رهسپار ملازگرد شد و فرانكها، روسها و كومانها را براى تصرف دژ «خَلاط»
واقع بر ساحل درياچه «وان» گسيل داشت. او بر اين باور بود كه پيروزى سال گذشته او در
حمله به مَنْبِجْ اين بار نيز تكرار خواهد شد. [1]
آلبارسلان در همين سال عمليات خويش را براى تصرف حلب
و پايان دادن به قدرت فاطميان در آنجا آغاز كرد. امير حلب «محمود بن صالح بن مرداس»
به نام خليفه عباسى خطبه خواند و به خطيبان مساجد فرمان داد تا جامه سياه- شعار عباسيان-
به تن كنند؛ و جامه سبز- شعار فاطميان- را ممنوع ساخت. اما آنها به گفتن حىّ على خير
العمل به جاى حىّ على الفلاح در اذان ادامه دادند. در نتيجه آلبارسلان تصميم به سركوبشان
گرفت و در جنگ با آنان پيروز گرديد. وى امور را سازمانى دوباره داد و امير محمود را
در مقام خود ابقا كرد.
سپس از حلب بازگشت و چون به خوى از توابع آذربايجان رسيد
خبر يافت كه امپراتور بيزانس با سپاهى گران در ملازگرد و خلاط دست به تحرك زده است.
اما از آنجا كه مواضع خودى دور و دشمن نزديك بود موفق به گردآورى سرباز نشد، از اين
رو بار و بنه را همراه همسرش و نظام الملك به همدان فرستاد و خود تنها با نيرويى پانزده
هزار نفرى از سواره نظام حركت كرد. آلب ارسلان در هنگام عزيمت گفت: «من با پايمردى
مىجنگم اگر پيروز شدم نعمتى است كه خدا به من ارزانى داشته و اگر به شهادت رسيدم،
فرزندم ملك شاه ولى عهد من است.» سپاه حركت كرد. در نزديكى دشمن، پيشقراولان آلبارسلان
به پيشقراولان
[1] . امپراتور رومانوس در سال 462 ه/ 1070 در رأس سپاهى
گران به منبج حمله برد و آنجا را دستخوش قتل و غارت ساخت و پس از شكست محمود بن صالح
بن مرداس، بنى كلاب ابن حسان طائى و ديگر اعراب همراهشان، به سرزمين خويش بازگشت.
نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 25