نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 46
آسمان مىجنگم». كمترين شمارى كه براى جنگجويان زبده
آلفونسو نقل شده چهل هزار نيروهاى زرهپوش است كه هر كدام نيز پيروانى داشتند. اما
مسيحيان اين رقم را قبول ندارند و شمار نيروها را به مراتب بيش از اين نقل مىكنند.
ولى رويهمرفته همه اتفاق نظر دارند كه شمار مسلمانان از كافران كمتر بود. [1]
آلفونسو نيروهايش را در قالب دو لشكر آرايش داد. يكى از
آن دو لشكر را به منطقه باجه در غرب اندلس فرستاد تا پس از تاخت و تاز در آن نواحى
از لبله به سوى اشبيليه حركت كنند و در طريانه به او بپيوندند. آنگاه خود با سپاهى
گران حركت كرد و راهى جدا از راه لشكر نخست را در پيش گرفت. هر دو لشكر در شهرها دست
به تاراج زدند و ويران كردند و نابود ساختند، تا آنكه در وعدهگاهشان يعنى ساحل رودخانه
بزرگ، در مقابل كاخ ابن عباد به هم رسيدند. آلفونس در دوران اقامتش در آنجا در نامهاى
ابن عباد را چنين سرزنش كرد: در اثر اقامت طولانى در اينجا، مگس در مجلس من فراوان
شده و گرما مرا آزار مىدهد. از قصر خود بادبزنى برايم هديه بفرست تا خودم را با آن
خنك كنم و مگسها را از صورتم برانم» ابن عباد با خط خودش در پشت نامهاش چنين نوشت:
«نامهات را خواندم و بر خودبينى و غرور تو آگاهى يافتم. اگر خدا بخواهد برايت از پوستهاى
لمطى مىفرستم كه تو را خنك نكند بلكه جانت را بستاند». چون نامه ابن عباد به آلفونس
رسيد و برايش خوانده شد و از مضمونش آگاهى يافت، همانند شخصى كودن و ابله سر به زير
افكند.
يوسف بن تاشفين بلافاصله پس از تنظيم سپاه در اشبيليه
طى نامهاى به آلفونسو چنين پيشنهاد كرد: يا مسلمان شدن يا جزيه و يا چنان كه مرسوم
است جنگ». در بخشى از آن نامه چنين آمده بود: اى آلفونسو، شنيدهام كه مردم را براى
آمدن نزد ما دعوت كردهاى و آرزو داشتى كه با كشتى نزد ما بيايى. اما اينك ما نزد تو
آمدهايم، خداوند ما و شما را در اين معركه گرد آورده است و تو سرانجامِ دعايت را خواهى
ديد «و ما دعاء الكافرين الا فى ضلال» (و دعاى كافران جز در گمراهى نيست). [2]
آلفونسو در نامهاى خطاب به معتمد بن عباد چنين نوشت:
«دوست شما يوسف از سرزمين خود به تنگ آمده و به دريا زده است. از اين پس من رنج را
از او برمىدارم و شما را به زحمت
[1] . در كامل ابن اثير (ج 8، ص 142) شمار لشكريان فرنگ
پنجاه هزار تن ذكر شده است.