نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 79
سپس بازمىگرديم و آنها را آباد مىكنيم و براى تصرف سرزمينهايشان
نيرو مىگيريم». از اين رو بازنگشت، بلكه رهسپار موصل شد و آنجا را به محاصره درآورد.
وقتى نتوانست آن را از زنگيها بگيرد رو به سوى سنجار نهاد و آن را اشغال كرد و به حرّان
بازگرديد. در همين سال رينالد شاتيون در درياى سرخ به مسلمانان حمله كرد و صلاحالدين
را خشمگين ساخت.
در سال 579/ 1183 م صلاحالدين پس از به پايان بردن اتحاد
مناطق شمالى با تصرف و گرفتن حلب از عمادالدين زنگى پسر مودود زنگى، [1] در رأس سپاهى
انبوه دمشق را به مقصد بيسان ترك گفت. او فرماندهان صليبى را به ميدان نبرد كشانيد؛
و اينان ناگزير به گرفتن مواضع دفاعى گشتند. صلاحالدين كوشيد تا آنان را از مواضعشان
بيرون بكشاند و در يك نبرد رويارو با آنان بجنگد، ولى موفق به انجام اين كار نگشت.
در نتيجه عقبنشينى كرد و رهسپار كَرَكْ گرديد و در آنجا نُه قبضه منجنيق برپا كرد
ولى پس از دشوار ديدن تصرف آنجا دست از محاصره كشيد. [2] سال بعد نيز به كرك حمله كرد
ولى اين شهر تسليم وى نگشت؛ و او چند شهر و روستاى فلسطين را مورد تاخت و تاز قرار
داد.
[1] . قاضى دمشق «محىالدين زنگى» صلاحالدين را در اين
باره ستود و چنين سرود: وفتحكم حلبا بالسيف فى صفر مبشر بفتوح القدس فى رجب
[2] . حملۀ صلاحالدين به كرك مصادف با ازدواج ملكه
آيزابل ده ساله با همفرى هفده ساله، حاكم تبنين بود. رينالدشاتيون در صدد برپا ساختن
جشن عروسى باشكوهى در دژ كرك، كه عروس وارثش بود، برآمد. شمار بسيارى از پادشاهان و
فرماندهان همراه با خوانندگان، نوازندگان و رقاصان از ديگر مناطق شرقى نيز در جشن شركت
كرده بودند. چون نخستين هدفى كه صلاحالدين به آن چشم دوخته بود، نابودسازى دژ كَرَكْ
و رئيس سرسخت آنجا بود، امكانات و نيروى لازم براى جنگ را آماده ساخت. از عواملى كه
صلاحالدين را وادار به انجام اين كار مىساخت اين بود كه دژ عظيم كرك بر سر راه تجارى
ميان شام و مصر واقع بود و رينالد شاتيون پيوسته آنها را تهديد مىكرد. در حالى كه
رينالد به هيچ معاهدهاى پايبند نبود. به اين ترتيب صلاحالدين در 20 تشرين دوم - نوامبر
سال 1183 م ارتشهاى مصر و شام را در مقابل كَرَكْ بسيج كرد و بلافاصله شهر پايينى را
مورد حمله قرار داد و براى خود جاى پايى باز كرد. رينالد شاتيون نيز تنها توانست در
سايه دلاوريهاى يكى از سوارانش به سوى دژ بگريزد. آن سوار يك تنه روى پل واقع بر روى
كانال ميان شهر پايين و دژ آن قدر جنگيد كه پل را پشت سرش ويران ساخت. اما جشن عروسى
همچنان در درون دژ جريان داشت و در حالى كه بر برج و باروى شهر سنگ مىباريد مردم به
رقص و آواز مشغول بودند. استفانى مادر داماد چند سينى غذا آماده كرد و براى صلاحالدين
فرستاد و او در مقابل پرسيد كه عروسى در كدام برج برپاست و از كوبيدنش خوددارى ورزيد.
ولى منجنيقها ديگر برجها را همچنان سنگباران مىكردند. ولى سرسختى و پايدارى دژ، صلاحالدين
را وادار كرد تا در 4 كانون اول، دسامبر 1183 دست از محاصره بردارد و جنگ با آن را
به فرصتى ديگر بگذارد.
نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 79