responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ارزیابی سیاسی - نظامی جنگ های پیامبر اکرم نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 32

وقتى به نزديكى بدر رسيدند، رسول خدا (ص) خود به جمع‌آورى خبر مشغول شد.

حضرتش به همراه سه تن از رزمندگان اسلام آمد تا به فردى به نام سفيان ضمرى رسيد.

واقدى جريان گفتگوى ميان رسول خدا (ص) و ضمرى را اين گونه گزارش داده است:

«پيامبر (ص) به ضمرى گفت: تو كيستى؟ گفت: شما كيستيد؟ پيامبر (ص) فرمود: تو به ما خبر بده و ما به تو خبر مى‌دهيم .... ضمرى گفت: هر چه مى‌خواهيد بپرسيد. پيامبر (ص) فرمود: از قريش به ما خبر بده. ضمرى گفت: به من خبر رسيده است كه آنها فلان روز از مكه بيرون آمده‌اند. اگر اين خبر درست باشد، آنها بايد در كنار همين درّه باشند. پيامبر (ص) پرسيد: از محمّد و ياران او چه خبر دارى؟ گفت: به من گفته‌اند كه فلان روز از مدينه بيرون آمده‌اند و اگر اين خبر درست باشد آنها بايد در كنار اين درّه باشند. ضمرى پرسيد: شما كيستيد؟ پيامبر (ص) فرمود: ما از آبيم ... و با دست خود اشاره به عراق فرمود: ضمرى گفت: از آب عراق! ...» [1]

پس از آنكه سپاه مستقر شد، رسول خدا (ص) به حضرت على (ع) و برخى ديگر از مسلمانان مأموريت داد تا از وضع دشمن خبر بگيرند. آنان موفق شدند دو تن از نيروهاى دشمن را كه براى بردن آب آمده بودند، دستگير كنند. رسول خدا (ص) خود از آنها بازجويى كرده وقتى از تعداد نيروهاى قريش اظهار بى اطلاعى كردند، پرسيد: چند كشتار در روز دارند؟ گفتند: يك روز ده شتر مى‌كشند و روز ديگر نه شتر. پيامبر (ص) فرمود: آنها بين نهصد تا هزار نفرند. همچنين رسول خدا درباره كسانى كه در جنگ شركت دارند پرسيد و پس از شنيدن پاسخ به مسلمانان فرمود: مكه همه پاره‌هاى جگرش را به سوى شما انداخته است. [2]

آن گاه پيامبر خدا (ص) دو تن از مجاهدان را فرستاد تا روحيه نيروهاى دشمن را ارزيابى كنند. آن دو برگرد نيروهاى دشمن گشتى زدند و در گزارش خود به پيامبر (ص) چنين گفتند: اى رسول خدا! قريش سخت ترسيده و وحشت زده شده‌اند، بگونه‌اى كه‌


[1] مغازِی، ج 1، ص 38.

[2] همان، ص 38 ـ 40.

نام کتاب : ارزیابی سیاسی - نظامی جنگ های پیامبر اکرم نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست