نام کتاب : آشنایی با تاریخ اسلام و ایران نویسنده : برهانیان، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 131
- انقلاب اسلامى در دورهاى به وقوع پيوست كه جريان پست
مدرنيسم در ربع آخر قرن بيستم وارد مرحله جديدتر و جدىتر شده بود. از اين رو، انقلاب
اسلامى ايران به عقيده بسيارى از انديشمندان غرب، انقلابى است پست مدرنيسمى و لذا در
روايت و تفسير مدرنيته جاى نمىگيرد، و به همين دليل انقلاب اسلامى ايران مورد توجه
افرادى چون ميشل فوكو، دريدا، ادوارد سعيد و ... قرار گرفت. فوكو از جمله اشخاصى بود
كه يافتههاى نظرى خود را در انقلاب اسلامى پيدا كرد و با چاپ مقالاتى حمايت خود را
نسبت به مردم ايران نشان داد، اگر چه با حملات شديد و تند همكيشان خود مواجه شد. به
نظر او انقلاب اسلامى در ايران در غالب معنويت گرايى سياسى جاى مىگيرد، در حالى كه
عنصر معنويت قرنها در غرب به فراموشى سپرده شده بود. بنابراين، انقلاب اسلامى نظريه
و ديدگاه انقلاب، توسعه و زندگى بدون معنويت را طرد كرد و فضاى ارزشى تازهاى را به
روى جهانيان گشود كه در آن هم به نيازهاى مادى و هم به نيازهاى معنوى پاسخ داده مىشود.
[1]
- تا پيش از انقلاب اسلامى، عمده نظريه پردازان انقلاب
در عرصه جامعهشناسى گرايشهاى ساختار گرايانه داشتند؛ يعنى سعى مىكردند با بررسى
نمونه انقلابها به يك تئورى دست يابند تا بتوانند هر انقلاب جديدى را كه در جهان رخ
مىدهد را با آن تبيين و حتى وقوع آن را پيش بينى كنند. خانم اسكاچپول از جمله اين
نظريه پردازان بود كه انقلابها را عملى اتفاقى و خارج از اراده مىدانست و بر آن بود
كه انقلابها مىآيند نه اين كه ساخته شوند، ولى با پيروزى انقلاب اسلامى ايران كه
با نوعى ساخته شدن و معمارى همراه بود، و تئورى خود را به اين صورت تغيير داد: انقلابها
مىآيند نه اينكه ساخته شوند الا انقلاب اسلامى. بنابراين، انقلاب اسلامى نشان داد
كه مىتوان يك پديده عظيم اجتماعى را ساخت و اين ارزش و مفهوم جديدى است كه انقلاب
اسلامى به عرصه تئورىپردازى جهانى عرضه كرده است. [2]
الگوى جديد جهانى
انقلاب اسلامى در پى ايجاد نظمى بر پايه دين در جهان است.
براى تحقق اين هدف، انقلاب اسلامى دو استراتژى (راهبرد) را در پيش گرفته است: