فراتر از دموكراسى غربى است، و از اين رو، با نام مردم سالارى دينى بديلى براى جهان خسته از ليبرال دموكراسى مطرح شد. در اين انقلاب حتى مردم خبرگانى را انتخاب مى‌كنند تا تدوين قانون اساسى بر اساس رأى مردم باشد. پس از تدوين نيز، مراجعه به آراى عمومى صورت مى‌گيرد. در اوج جنگ 8 ساله (دفاع مقدس) امام اجازه نداد مجلس از حق قانونى خود براى استيضاح اولين رييس جمهور بگذرد. اجازه نداد پيشنهاد دولت نظامى به بهانه بهتر اداره شدن جنگ، طرح گردد، حتى اجازه نداد مخارج انتخابات در دوران جنگ و تحريم، صرف جبهه‌ها شود، بلكه بر عكس توصيه مى‌كرد كه حتى يك روز، انتخابات مجلس شورا، مجلس خبرگان و رياست جمهورى عقب نيفتد. در اين نظام حكومتى، افراد به عشق خدمت نامزد بر عهده گرفتن پست مى‌شوند. انگيزه كسانى كه داوطلب مقامى مى‌شوند انجام تكليف الهى و خدمت به محرومان است. اين‌ها تنها بخشى از معيارهاى نظامى حكومتى جديدى در جهان است كه با عنوان مردم سالارى دينى معرفى شده است. [1]

ستيز با استكبار

انقلاب اسلامى استقلال را از مهم‌ترين اصول توسعه، وابستگى را از اساسى‌ترين علت عقب ماندگى معرفى كرد و بارها در اين باره به ملّت‌ها و دولت‌هاى دربند جهان سوم و جهان اسلام هشدار داد. امام خمينى (ره) بر اين باور بود كه اسلام مخالف و منكر وابستگى صنعتى، زراعتى، كشاورزى، ادارى، اقتصادى و فرهنگى است و البته وابستگى فكرى را مهم‌تر از ساير وابستگى‌ها مى‌دانست و آن را مبدأ ديگر وابستگى‌ها مى‌شمرد و هشدار مى‌داد كه استقلال با وابستگى قابل جمع نيست و تا زمانى كه استقلال در همه ابعاد اجتماعى اتفاق نيفتد نمى‌توان كشورى را مستقل ناميد. [2]

مواضع و تلاش امام خمينى (ره) كه با استقلال ايران از سلطه آمريكا همراه شد، به پيدايش جرئت و اعتماد به نفس ملت‌ها در برابر زورگويى ابرقدرت‌ها و شكستن بت‌هاى ظالمانه و بالندگى نهال قدرت واقعى انسان‌ها و سر برآوردن ارزش‌هاى معنوى و الهى گرديد [3]. به اعتقاد

[1] . غلام رضا لك، "مهدويت و جهانى شدن،" همان، ص 158-137

[2] . صحيفه نور، ج 1، ص 109

[3] . مقام معظم رهبرى (سخنرانى 14 تير 1380)