نام کتاب : آشنایی با تاریخ اسلام و ایران نویسنده : برهانیان، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 47
علمى خويش بزرگترين آثار را خلق كردند.
آرمانها و توصيههاى دانش پژوهى آيين اسلام [1]، مؤمنان
به اين دين را بر آن مىداشت تا علم و حكمت را چونان گمشدهاى بجويند و بر دانشهاى
موجود در دورترين سرزمينها دست يابند. اين بى گمان شگرفترين تأثير فرهنگى اسلام بر
جامعه ايران محسوب مىگردد.
تأكيد و توصيه دين اسلام بر علم جويى و تعليم و تربيت
همراه مقوله آزاد انديشى و هم فكرى، محيطى مساعد براى انقلاب فرهنگى [2] در زمينه تعليم
و تربيت در ايران پديد آورد كه گسترش روحيه دانشطلبى [3] و تحول در انديشه مردم از
مشخصههاى بارز آن است.
در عصر ساسانيان توجه چندانى به علم و دانش نمىشد و تمام
همّ و غمّ دولتمردان براى اجراى صحيح آداب و رسوم، تشريفات و خرافات مذهبى صرف مىگشت.
با ورود اسلام تعليم و تربيت ارزشى والا يافت و به يك ركن فرهنگى در جامعه مبدّل شد.
اهميت آموزش و فراگيرى تعاليم دينى به حدى فزونى يافت كه به صورت تكليف و مسئوليت مستقل
درآمد.
مكاتب و مراكز علمى عالى براى آموزش معارف اسلامى، ادبيات،
زبان و ساير علوم تأسيس شد و در مواردى كه مراكز خاص آموزشى وجود نداشت از مساجد براى
اين امور استفاده مىشد.
اسلام فراگيرى علم و دانش و فعاليتهاى علمى را كه پيشتر
در انحصار طبقهاى خاص بود، براى همگان آزاد كرد. عمومى شدن علم و دانش كه نتيجه آن
بعدها به بار نشست و خارج شدن علم از انحصار عدهاى خاص، شعارهايى بود كه در آن زمان
كم خريدار نداشت.
در پرتو همين تعليمات بود كه در قرن سوم هجرى مهاجرت دو
كودك فقير و روستايى به سمرقند جهت فراگيرى علم و دانش را شاهد هستيم، در حالى كه هزينه
تحصيل آنها را مادرشان از طريق پشم ريسى تأمين مىكرد. [4]
[1] . در هيچ آيينى مانند آيين اسلام و در هيچ كتابى از
كتب آسمانى، به اندازه قرآن مجيد صريحاً از علم و دانش تجليل وتمجيد نشده و مردم را
به كسب دانش و خردمندى تحريض و ترغيب نكردهاند
[2] . نخستين نشانههاى اين انقلاب فرهنگى در عصر خلافت
عباسيان و با شكلگيرى بيت الحكمه بروز يافت؛ بهگونهاى كه بيت الحكمه به عنوان يكى
از بزرگترين مراكز علمى و آموزشى آن دوره، به همت ايرانيان تأسيس و اداره مىگشت