نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 189
كندهكارى و تزيين آن به كار رفته بر روى زمين همتا
ندارد ... بر فراز آستانه گل و بتههايى كندهكارى شده و اين نقشها به استادى و
هنرى كه با هنر جمشيد پهلو مىزند توى هم رفتهاند ...
صحن خارجى اين مسجد زمين وسيعى است كه در آن درختان
سرو و چنار و بيد و زيرفون و زبان گنجشك كاشته شدهاند، و از سه سمت ساختمان مسجد
را در بر گرفته است. اين صحن ده دروازه دارد ... در سمت راست و چپ اين مسجد، چهار
دارالعلم بزرگ براى تربيت فقهاى فرقههاى چهارگانه سنى تأسيس شد. همچنين مدرسهاى
براى تعليم حديث، مدرسهاى براى تعليم تلاوت قرآن، دارالعلمى براى تحصيل طب،
مدرسهاى براى كودكان، يك بيمارستان، يك ناهارخانه، يك نوانخانه، يك بيمارستان
براى عزبا، يك كاروانسرا براى مسافران، بازار زرگرها و تكمهسازان و صحافان، يك
حمام، حجرههايى براى طلاب علوم دينى، و هزاران اتاق براى خدام وجود دارد. به طورى
كه قبههاى داخل حريم مسجد از هزار و يكى كمتر نيست ....
وقتى بناى مسجد به پايان رسيد، استاد معمار سنان به
سلطان گفت: خداوندگارا، مسجد براى تو ساختهام كه تا روز شما بر روى زمين به جا
خواهد ماند ... خود نويسنده حقير اين سطور، روزى ده كافر فرنگى را، كه در هندسه و
معمارى دست داشتند، ديده است كه چون كفشدار، كفشهاى آنان را با سرپايى عوض كرد و
آنها را براى تماشا به داخل مسجد برد، از ديدن منارهها انگشت حيرت به دندان
گزيدند. ولى چون گنبد را ديدند كلاه خود را بالا انداختند و فرياد زدند، ماريا!
ماريا! [1] و با ديدن چهار طاق هلالى شكل زير گنبد، كه تاريخ 944 ه/ 1537 م بر روى
آنها نوشته شده زبانشان بند آمد و از بيان حس تحسين آنان قاصر ماند، آن طاقها را
تماشا كردند، سپس هنگام بازديد نماى خارجى مسجد و صحن و چهار مناره و شش دروازه و
ستونها و طاقنماها و گنبدها، دوباره كلاه از سر برداشتند و با سر برهنه دور مسجد
گشتند و اين شاهد كمال حيرت آنان بود.
من از مترجمان پرسيدم كه اينان مسجد را چگونه ديدند،
و يكى از آنان كه اندكى تركى مىدانست، گفت كه در هيچ جاى دنيا ديده نشده است كه
زيبايى درون و بيرون ساختمان اين چنين جمع آيد و در سراسر فرنگستان يك ساختمان هم
نيست كه با اين بنا قابل مقايسه باشد.» [2]