نام کتاب : آشنایی با تاریخ تمدن اسلامی نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 221
فعاليت:
درباره تاريخ و چگونگى تعيين مرزهاى كشورهاى خاور
ميانه گفتوگو كنيد.
نكته بسيار حائز اهميت در جغرافياى جهان اسلام مربوط
به قلمرو ساحلى آن است.
كشورهاى اسلامى قلمرو ساحلى اندكى دارند. ده كشور در
خشكى محصور هستند (نيجر، مالى، چاد، افغانستان، آذربايجان، قزاقستان، قرقيزستان،
تاجيكستان، تركمنستان، ازبكستان). آذربايجان، قزاقستان و تركمنستان به درياى خزر دسترسى
دارند؛ و دو كشور (اردن و عراق) دسترسى بسيار محدودى به دريا دارند. پانزده كشور
ديگر اسلامى (چون ايران) با درياهاى نيمه بسته خطوط ساحلى دارند؛ جايى كه همسايگان
متعدد و كشورهاى متقابل از يك ناحيه محدود از بستر دريا اشتراك دارند (درياى
مديترانه، درياى سياه، درياى سرخ و خليج فارس). برخى كشورها خطوط ساحلى كوتاه و
ساحل محدودى دارند (سنگال، گامبيا، گينه، سيرالئون). كشورهاى مالى، پاكستان و
بنگلادش خطوط ساحلى طولانى دارند، اما نسبت به مساحت خشكىشان، سواحل اين كشورها
از اولويت كمترى برخوردارند. در نتيجه اين واقعيتهاى جغرافيايى، مقدار بستر درياى
قابل دسترس، كه جزو قلمرو كشور ساحلى محسوب مىشود، براى سرزمين اصلى كشورهاى
اسلامى (به جز كشورهاى جزيرهاى) كمتر از هفت درصد نواحى ساحلى دنياست. با افزون
چهار كشور اسلامى (بحرين، اندونزى، مالديو و كومور) هشت درصد ديگر به اين رقم
افزوده مىشود، اما بيش از شش درصد فقط به اندونزى تعلق دارد. [1]
اما به رغم حاكميت محدود بستر درياها نسبت به تعداد
زياد كشورهاى اسلامى نبايد نتيجه گرفت كه تسلط ساحلى كشورهاى اسلامى بدون اهميت
است. برعكس، شمارى از مهمترين درياهاى جهان كه مسير كشتىرانى بين قارهاى دارند
و دربردارنده منابع هيدروكربور هستند در حوزه كشورهاى اسلامى است. هفت آبراهه برتر
جهان، كه براى كشتيرانى بينالمللى استفاده مىشوند، در قلمرو يك يا دو كشور
اسلامى است. [2]