از بهترين صدقهها دانشى است كه مرد بياموزد و آنگاه
آن را به برادرش بياموزاند.
وقتى آنها را كنار هم مىنهد و با يكديگر مقايسه مىكند،
با كمال شگفتى مىبيند كه دو تصوير عين يكديگر است. اين خبر در روزنامهها منعكس
مىشود و با تيتر درشت مىنويسند كه در يك كتاب - به زعم آنان - كهنه و قديمى
مطالب شگفتانگيز علمى يافت شده و داستان را نقل مىكنند؛ و مردم كانادا از شنيدن
آن بسيار شگفتزده مىشوند.
آقاى مور در مصاحبه با خبرنگار - نويسنده مقاله - مىگويد:
چيزهايى كه در قرآن دربارۀ مراحل رشد انسان آمده تا سى سال پيش براى كسى
شناخته شده نبود و اين سخن قرآن كه جنين انسان مانند زالو است، براى او نيز تازگى
داشت. او مىگويد: من صحت اين ادعا را جستوجو كرده و پس از حصول اطمينان آن را در
كتابهاى درسىام گنجاندهام. خبرنگارى مىپرسد: درست است كه اعراب دانشمند نبودهاند،
ولى آيا فكر نمىكنيد كه يكى از آنها بىباكانه شكمى را پاره كرده و حالت جنينى را
با چشم ديده باشد. آقاى مور پاسخ مىدهد: «شما بايد يك نكتۀ مهم را به ياد
داشته باشيد و آن اينكه جنين موجودى ميكروسكپى است، در حالى كه از اختراع اين
دستگاه بيش از دويست سال نمىگذرد. مگر اينكه بگوييد كسى در آن روزگار ميكروسكپى
داشته و جنين را با شيوهاى كه شما مىگوييد - بدون هيچ خطايى - ديده و سپس آن
دستگاه را نابود كرده و يا براى هميشه پنهان نگاه داشته است. سپس به ترتيبى اين
تجربه را به محمد آموخته و از او خواسته است تا آن را در كتابش بگنجاند!» هنگامى
كه از آقاى مور دربارۀ تفسير وجود چنين آياتى در قرآن مىپرسند، او پاسخ مىدهد
كه «قرآن چيزى جز وحى الهى نمىتواند بوده باشد.» (نقل از مقاله The amazing" quran - قرآن شگفت انگِیز - در E:\www.Islazine.comgarymil.htm
)
[1] . اصول
كافى، محمد بن يعقوب كلينى رازى، ترجمۀ سيد جواد مصطفوى، ص 36