همانا
گروهى از مردم خدا را به اميد بخشش و رسيدن به نعمتهاى جاودانه او در بهشت
مىپرستند كه اين عبادت بازرگانان است و گروهى به خاطر ترس از عذاب الهى او را
مىپرستند و اين عبادت بردگان است و گروهى خدا را براى شكرگزارى در برابر نعمتهايش
او را عبادت مىكنند و اين عبادت آزادگان است.
على (ع)
كه جامع تمام فضايل انسانى است و در تمام ابعاد به حد كمال رسيده است به يقين در
عبادت و بندگى ذات اقدس حقّ كه اوج عزت و نقطه اعلاى افتخار اوست، اكمل عبادات را
برگزيده است. او در اين راه نه شيوه بازرگانان را پيشه خود ساخته است كه از عبادت
خدا چشم طمع به بهشت او داشته باشد و نه رسم بردگان را انتخاب كرده است كه عبادت
او به خاطر ترس از عذاب باشد. بلكه اساس عبادت او عشق به خداست، محبت به معبود
است، شكرگزارى است. و اگر نوع چهارمى كه از اين نوع عبادت برتر و كاملتر بود، پر
واضح است كه آن را اختيار مىكرد.
على (ع)
وجودش آنچنان مالامال از عشق به خداست كه اگر اجل معيّنى در دنيا نداشت، از شوق
لقاء معشوق، براى لحظهاى هم در آن آرام و قرار نداشته و هر آن، به سوى معبودش
مىشتافت- اگر چه عمرى در انتظار چنين لحظاتى با بىصبرى بسر مىبرد- و ما اين عشق
را نمىتوانيم معنا كنيم و توان درك آن را نداريم. خود آن حضرت جلوهاى از اين عشق
را در دعاى كميل و مناجات با خداى خود به ما مىنماياند و مىفرمايد: