خدايا من
تو را به خاطر ترس از آتشت و يا طمع در بهشت پرستش نكردهام، بلكه من تو را شايسته
عبادت يافتم و عبادت كردم.
اگر براى
ما وعده قطعى مىرسيد كه جهنمى نيستيد و همه وارد بهشت خواهيد شد، آيا باز هم خدا
را عبادت مىكرديم؟ اگر خداوند بندگان را در برابر عصيان و نافرمانى تهديد
نمىكرد، آيا اين بندگان دست به عصيان نمىزدند؟- با وجود تهديد و عذاب و جهنم اين
همه عصيان خدا مىشود واى از آن روزى كه تهديد و عذابى نبود!- اگر چه بين على (ع)
و ديگر انسانها مقايسه روا نيست امّا براى واضح شدن موضوع است. انگيزه على (ع) از
عبادت بيم و اميد نيست، عشق است و محبت!
اگر
خداوند كيفرى براى نافرمانى خود معين نكرده بود، شكرگزارى و سپاس ايجاب مىكرد كه
از فرمانش سرپيچى نگردد.
امّام
(ع) با بسيارى از دشمنان سرسخت اسلام، از پهلوانان و دليران آنها ستيز كرد.
هيبت و
شكوه آنان را در هم خُرد كرد، آنها را به خاك مذلت نشاند و به ديار هلاكت رهسپار
نمود. او در تمامى ميدانهاى نبرد تك تاز بود، هماورد نداشت؛ از شجاعت او لرزه بر
اندام قويترين آنها مىافتاد. قدرت امام (ع) قدرت معمولى نبود، قدرتى بود كه از
راه تواضع و خشوع در برابر عظمت الهى بدان رسيده بود. اگر امام (ع) در تمام عمر
خود عزتمند و سربلند زيست، براى اين بود كه يك بار هم سجده و تواضع بر غير خدا
نكرد.
عزّت او
در گرو بندگى و عبادت خالصانه او بود كه در قسمتى از مناجات خود با خداى خويش
مىفرمايد:
[1] ..
ابن ابى الجمهور، عوالى اللئالى، ج 1، ص 20؛ بحار الانوار، ج 41، ص 14.