سوگند به
خدا اگر تمام عربها براى جنگ با من به پشتيبان همديگر برخيزند و در مقابلم
بايستند، هرگز به آنها پشت نخواهم كرد!
چگونه
ممكن است به مفهوم واقعى شجاعت كسى رسيد كه از فراق يار در آتش عشق او مىسوخت و
لحظه وصال يار برايش شيرينترين لحظههاى حيات بود و با نداى «فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ» قرين گشت.
و چگونه
است شجاعت كسى كه تاريخ با تمام صداقت و راستىاش گواهى مىدهد كه:
- هرگز
عجز و ناتوانى او را در برابر دشمنان نديد.
- از هيچ
كس نترسيد و هرگز از نبرد با كسى فرار نكرد.
- هيچ
ضربهاى بر دشمن وارد نساخت كه به دومى احتياج باشد.
- زره او
هرگز پشت نداشت.
- با هيچ
احدى مبارزه نكرد مگر اينكه او را از پاى در آورد يا اسيرش نمود و يا پس از پيروزى
از او درگذشت ...!