نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 141
كشتن
آنها شركت داشته است.
حماسه على (ع) در جنگ احد
پرچم
سپاه مشركين به همراه طلحة بن ابى طلحه بود كه لقب «قوچ لشكر» را داشت، او از
فرزندان عبدالدار بود. پيامبر اكرم (ص) پرچم اسلام را به مصعب بن عُمير كه از
فرزندان عبدالدار بود، سپرد. وقتى كه مصعب كشته شد، پيامبر (ص) پرچم را به على
واگذاشت، طلحه به ميدان آمد و مبارز طلبيد. على (ع) در مقابل او حاضر شد. طلحه
گفت: تو كيستى؟ گفت: من على بن ابىطالبم. طلحه گفت: من مىدانستم كه غير از تو
كسى چنين جسارتى نمىكند! امام با فرود آوردن يك ضربه دو پايش را از ران قطع كرد.
طلحه به
زمين افتاد، همينكه امام خواست سر از بدنش جدا كند، گفت: ترا به خدا به من رحم كن.
و بعضى گفتهاند كه او كشف عورت كرد و امام از كشتنش منصرف گشت. اما او در اثر اين
ضربه دوام نياورد و هلاك شد.
سيد محسن
امين صاحب اعيان الشيعه در جلد دوم صفحه 232 به نقل از طبرى چنين آورده است:
«وقتى
كه على بن ابى طالب (ع) پرچمداران مشركين را كشت، پيامبر خدا (ص) گروهى از مشركين
را ديد، به على (ع) گفت: به آنها حمله كن. على بر آنها هجوم برده و جمع آنها را
پراكنده ساخت و عمر بن عبداللَّه حجمى را بكشت. سپس پيامبر (ص) گروه ديگرى از سپاه
شرك را ملاحظه كرد، به على (ع) گفت: به آنها حمله كن. على (ع) بر آنها تاخت و آنها
را متفرق كرد و شيبة بن مالك را از پاى در آورد. جبرئيل گفت:
«يا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّ هذِهِ لَهِىَ المُواساةُ. فَقالَ
الرَّسُولُ: إِنّه منّى، و انا منه، فقال جبريل: وَ أَنَا مِنْكُما، قال:
فَسَمِعُوا صَوْتاً: لا سيف الّا ذوالفقار ولا فتى الا علىّ»؛
اى رسول
خدا اين است (معناى) فداكارى، رسول خدا فرمود او از من است و من از او، و جبرئيل
گفت و من از شمايم، گفت و صدايى را شنيدند (كه مىگفت): (در همه تاريخ) هيچ شمشيرى
همانند ذوالفقار در راه خدا به كار گرفته نشده است و (در گستره بىكران عالم)، هيچ
جوانمردى چون على يافت نمىشود!
نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 141