نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 142
و در
ارشاد مفِید آمده است که پرچمداران مشرکِین نه نفر بودند. علِی(ع)
آنها را کشت و سپاه آنها شکست خورد و پا به فرار گذاشت [1] سپاه دشمن در اثر ضربات
كشنده على (ع) و حمزة بن عبدالمطلب از صحنه نبرد گريختند و به پشت سر خود نگاه
نكردند. امّا اكثر تيراندازانى كه به امر رسول خدا (ص) و به فرماندهى عبداللَّه بن
جبير در دهانه درّه گمارده شده بودند، پُست خود را رها كرده و در پى جمعآورى
غنايم جنگى شتافتند. دشمن فرصت را غنيمت شمرد، لشكرِ تارومار شدهاش را جمع كرد و
از آن ناحيه دور زد و سپاه اسلام را مانند نگين انگشترى در حصار خود قرار داد. چون
مسلمانان عرصه را بر خود تنگ ديدند از اطراف پيامبر (ص) پراكنده شده و پا به فرار
گذاشتند بجز شمار اندكى كه در رأس آنها على (ع) و ابودجانه و سهل بن حنيف به چشم
مىخوردند. طبرى گويد عمر و عثمان از جمله فراريان بودند.
پيامبر
خدا (ص) با سپاه دشمن به نبردى سخت دست يازيد، تيرها پرتاب مىكرد و ضربات شمشير
بر پيكر مشركين فرود مىآورد. سپاه مشركين دور تا دور حضرت را گرفتند و از هر راهى
در كشتن او تلاش مىكردند. در اثر پرتاب سنگ بينى و دندان مباركش شكست، لب و
پيشانى مباركش آسيب ديد و خون از صورتش روان شد و در اثر اين جراحات و خونريزى
شديد، بيهوش شد. وقتى كه چشمانش را گشود به على (ع) كه در كنارش ايستاده بود و
لحظهاى از او جدا نمىشد، نظر افكند و فرمود: اى على مردم چه كردند؟ على (ع)
فرمود: به عهد خود وفا نكرده و به ما پشت كردند. پيامبر (ص) به او گفت: اين كسانى
كه قصد جان مرا دارند از من دور كن. على (ع) بر آنها حمله كرد و از پيرامون رسول
خدا (ص) دور ساخت، امّا از سوى ديگر برگشتند. پيامبر (ص) به على (ع) فرمود: آنها
را از من دور كن. على (ع) بر آنها هجوم برد و آنها را از رسول خدا (ص) دفع كرد و
به همين شيوه، هر بار كه سپاه دشمن به رسول خدا (ص) حملهور مىشدند، على (ع)
همانند عقابى تيز پرواز، بر آنها مىتاخت و جمعشان را پراكنده مىنمود و آنها را
از دور وجود مبارك آن حضرت دفع مىكرد و از همين جا بود كه امام (ع) به «كاشف
الكربات عن وجه الرسول» شناخته شد. چون كه پيامبر خدا (ص) على را در آن
[1] . ر.
ك: مفيد، الارشاد فى معرفة حجج اللّٰه على العباد، ج 1، ص 78 به بعد.
نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 142