نام کتاب : امام علی در نهج البلاغه نویسنده : عظیم پور، عظیم جلد : 1 صفحه : 163
حضرت
براساس وظيفه خويش، پيشوايى و راهبرى امّت اسلام را برعهده دارد. امور خلفا را زير
نظر داشته و در مناسبتهاى لازم، به آنها تذكر داده و از آنها انتقاد مىكرده است
و آنها نيز در بسيارى از امور نظامى و مسائل فقهى، خود را از على (ع) بىنياز
نمىديدند و بارها براى حل مشكلات و نابسامانىها به آن حضرت مراجعه نموده و با او
مشورت مىكردند و در فرازى از سخنان ارزندهاش بنا به شرايط بوجود آمده به ترجيح
مصلحت عموم مسلمانان بر حق خويش اشاره نموده و در حالى كه مردم با عثمان قصد بيعت
را دارند، مىفرمايد:
شما خوب
مىدانيد كه من سزاوارتر از ديگران به خلافت هستم. به خدا سوگند دست به مخالفت
نزده و بدانچه كرديد گردن مىنهم تا وقتى كه امور مسلمانان سالم باشد و جور و ستم
به جز من به كسى ديگر نرسد. و اين به خاطر چشم طمعى كه به اجر و ثوابِ چنين گذشتى
دارم، و براى بىميلى نسبت به چيزى است كه شما برآن از هم پيشى مىگيريد.
و در
قسمتى ديگر از كلمات گهربار خويش برخى از حالات خود را پس از انتخاب كردن سكوتى
بسيار تلخ و طاقت فرسا در برابر انسانهايى دنياگر او سياست پيشه كه حق مسلّم او
را غصب كردند و آن همه سفارشات رسول خدا (ص) را در حق او ناديده گرفتند، بيان
مىنمايد كه در واقع كمتر كسى به غير از على (ع) ياراى تحمّل چنين حالاتى را دارد:
...
نگريستم و ديدم مرا ياورى جز اهل بيتم نيست، راضى نشدم كه آنها براى ياريم در اين
راه كشته شوند. ناچار خار غم در ديده شكسته، نفس در سينه و گلو بسته، از حق خود
چشم پوشيدم و شربت تلختر از علقم را سركشيدم.