اين خانه
فراخ در دنيا به چه كارت آيد كه در آخرت نيازت به چنين خانهاى بيشتر شايد! آرى و
اگر خواهانى بدان به آخرت برسى، مىتوانى در آن به پذيرايى مهمان بپردازى و با
خويشاوندانت پيوند داشته باشى و حقوق شرعيه از آن خارج سازى و بدينسان به آخرت نيز
خواهى رسيد.
[علاء
گفت: اى امير مؤمنان! از برادرم عاصم بن زياد به تو شكايت مىكنم. فرمود: چرا؟
گفت:
جامهاى پشمين به تن كرده و از دنيا روى برگردانده است. امام فرمود: او را نزد من
بياوريد. (چون نزد وى آمد به او گفت:)]
اى دشمنك
خود! همانا شيطان پليد تو را سرگشته كرده و از راه بدر برده است. بر زن و فرزندانت
رحم نكردى (كه درويشى و تنهايى پيشه گرفتى). آيا باورت اين است كه خداوند براى تو
پاكيزهها را حلال كرده و ناخشنود است كه تو از آنها بهرهمند گردى؟ تو نزد خدا
فرومايهتر از آنى كه مىپندارى! [گفت: اى امير مؤمنان، خودت در پوشاك، زبر و خشن
و در خوراك، سخت و دشوار گزيدهاى! فرمود:]
واى بر
تو! من چون تو نيستم، كه خدا بر پيشوايان دادگر واجب فرموده خود را با مردم ناتوان
برابر نهند تا اينكه تنگدستىِ فقير، او را به هيجان و نگرانى واندارد.
على (ع)
كه بزرگ شده و تربيت يافته مكتب رسول خدا (ص) است در تمام مراحل زندگى خويش، او را
الگوى خود قرار داده و در تبعيت از سنّت آن بزرگوار هرگز غفلت نورزيده و اندكى به
خود سستى راه نداده است. رسول خدا (ص) نيز وقتى كه شنيد بعضى از يارانش در دورى
گزيدن از دنيا و محروم نمودن خويش از نعمتهاى حلال و پاكيزه، شيوه رهبانيت را پيش
گرفته و در تصميم خود هم پيمان شدهاند، براى مخالفت با چنين شيوه و نماياندن
راهدرست و خدا پسندانه، سخنى شيوا فرمود كه در روايتى به شرح زير آمده است: