نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 170
دينى داشتند. نبايد يك كسى تا به گوشش خورد كه مثلًا مجلسى،
محقّق ثانى، نمىدانم شيخ بهايى رضواناللّه عليهم با اينها روابط داشتند و مىرفتند
سراغ اينها، همراهىشان مىكردند، خيال مىكردند كه اينها مانده بودند براى جاه و عزّت،
احتياج داشتند به اين كه سلطان حسين و شاه عباس به آنها عنايتى بكنند. اين حرفها نبوده
در كار. آنها گذشت كردند، مجاهده نفسانى كردند، براى اين كه اين مذهب را به وسيله آنها،
به دست آنها ترويج كنند.
در يك محيطى كه اجازه مىگرفتند كه «شش ماه ديگر اجازه
بدهيد كه ما حضرت امير را سبّ كنيم ...!» اينها در يك همچو محيطى كه سبّ حضرت امير
اينطورها بوده و رايج بوده و از مذهب تشيّع هيچ خبرى نبوده و هيچ اسمى نبوده، اينها
رفتهاند مجاهده كردهاند. مردم آن عصر شايد اشكال به آنها داشتند، از باب نفهمى، چنانچه
حالا هم اگر كسى اشكال كند، نمىدانند قصّه را ...
زمان ائمّه هم بودند. على بن يقطين از وزرا بود. در زمان
ائمّه هم بودند. حضرت امير بيست و چند سال به واسطه مصالح عاليه اسلام در نماز اينها
رفت، تبعيّت از اينها كرد، براى اين كه يك مصلحتى بود كه فوق اين مسائل بود. ساير ائمّه
هم گاهى مسالمت مىكردند. مصالح اسلام فوق اين مسائلى است كه ما خيال مىكنيم. [1]
محمد بن اسماعيل بن بزيع از امام رضا (ع) نقل مىكند كه
فرمود:
خدا را در درگاه ستمگران، كسانى است كه برهان و رهنمودهاى
خويش را به وسيله آنها درخشان و نورانى مىسازد. آرى خداوند متعال چنين كسانى را از
چنان تمكّنى برخوردار مىنمايد كه بتوانند در مقام حمايت از اولياءاللّه، شرّ و ستم
ظالمان را از آنان دفع نمايند و امور مسلمانان را به وسيله آنان به صلاح مىآورد.
اين گونه اشخاص، پناهگاه مسلمانان در برابر عوامل زيانبار
هستند و همه شيعيان نيازمند به آنان روى مىآورند و مؤمنان در سايه مساعى و مراقبتهاى
ايشان، از بيم و هراس، ايمن هستند ....