نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 80
بتوانند حتى بدون دليل معقول و مقبول شرع، آن چه را دادهاند
پس بگيرند. چه اين كه وكالت در شرع از عقود جايز است و موكل مىتواند هر زمان كه خواست
وكيل خود را عزل كند. در حالى كه ولى امر مسلمين، چنين نيست؛ زيرا به محض اين كه يكى
از صفات و ويژگىهاى لازم را از دست دهد خود به خود شايستگى منصب ولايت را از دست داده،
با تشخيص و تأييد اين امر توسط مجلس خبرگان، از مقام ولايت بركنار مىگردد. چنان كه
در اصل يكصد و يازده قانون اساسى بر اين مطلب تصريح شده است.
بنابراين، مشروعيت ولايت و حكومت فقيه از سوى شرع بوده
و او منصوب (به نصب عام) از سوى شارع است، ولى تحقق خارجى ولايتش مبتنى بر انتخاب مردم
و حمايت و تأييد آنان است.
نتيجه آن كه حاكم اسلامى بايد داراى اين دو ويژگى بارز
باشد: مشروعيت و مقبوليت.
مشروعيت به حاكم، حق حاكميت مىبخشد؛ زيرا كسى كه حكومتش
مشروع نيست حق ندارد بر مردم فرمان براند. اما مقبوليت، به حاكم قدرت اجرايى مىبخشد
و حاكميتش را كارآمد مىكند.
اختيارات ولىّ فقيه
اختيارات ولىّ فقيه به دليل مسؤوليتها و وظايف گستردهاش
در منصب رهبرى گسترده است؛ زيرا اگر چنين نباشد موجب بر زمين ماندن بسيارى از امور
جارى مردم و نيز موجب تعطيل شدن بسيارى از احكام اسلامى، به ويژه احكام حكومتى آن مىشود.
گستره اختيارات ولىّ فقيه همان گستره اختيارات پيامبر
(ص) و امام معصوم است، چنانكه امام خمينى مىفرمايد:
اين توهم كه اختيارات حكومتى رسول اكرم (ص) بيش از حضرت
امير (ع) بود يا اختيارات حكومتى حضرت امير (ع) بيش از فقيه است، باطل و غلط است
... ولايتى كه براى پيغمبر اكرم (ص) و ائمه (ع) مىباشد، براى فقيه هم ثابت است. در
اين مطلب هيچ شكى نيست. [1]