نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 81
توضيح آنكه هر چند اختيارات ولى فقيه مربوط به حكومت
و شخصيت حقوقى اوست نه شخصيت حقيقى وى، ولى از آن جهت كه در نهايت اين شخصيت حقيقى
ولى فقيه است كه اعمال ولايت مىكند و احكام حكومتى، يا نظريات فقهى مستقيم اوست و
يا با تنفيذ و تأييد او بايد به اجرا درآيد، و از آن سوى، به دليل آميخته بودن شخصيت
حقوقى و شخصيت حقيقى او، و نيز منتفى بودن امكان سوء استفاده از قدرت و ولايت توسط
فقيه واجد شرايط، در نتيجه، ولايت مطلقه در واقع براى شخص فقيه هم ثابت است.
ولايت فقيه و تعدد فقها
پيش از انقلاب تعدد مراجع تقليد و فقها واجد شرايط فتوا،
چندان سؤال برانگيز نبود، چون مردم مسلمان در احكام دينى خويش، آن عالم فقيهى را كه
اعلم و افقه تشخيص مىدادند به مرجعيت دينى خويش برمىگزيدند و فتاواى مراجع منتخب
خويش را مبناى زندگى دينى خود قرار مىدادند؛ و اختلاف در فهم فروع دين را امرى طبيعى
و معمول مىانگاشتند و از اين بابت دغدغهاى نداشتند.
اما برپايى انقلاب اسلامى در ايران توسط يك فقيه و مرجع
تقليد، اين پرسشها را به طور جدى در اذهان مردم ايجاد كرد كه رابطه مرجعيت و رهبرى
چگونه است؟ آيا در اسلام مرجعيت و رهبرى سياسى- اجتماعى يكى است يا اين كه اين دو تفكيكپذيرند؟
نيز آيا شرط اعلميت در مرجعيت، در ولى فقيه و رهبرى سياسى- اجتماعى هم مطرح است يا
نه؟
در پاسخ به پرسش مربوط به رابطه مرجعيت و رهبرى، بايد
گفت: اين دو تفكيكپذير بوده و لازم نيست كه حتماً رهبر مرجع تقليد هم باشد و به عكس،
چنين نيست كه هر مرجع تقليدى لامحاله بايد رهبرى سياسى- اجتماعى را نيز برعهده داشته
باشد و شايسته مقام رهبرى سياسى جامعه اسلامى هم باشد؛ زيرا گرچه تاكنون رهبران دينى-
سياسى در نظام جمهورى اسلامى ايران چه رهبرى گذشته يعنى حضرت امام خمينى و چه رهبرى
كنونى، حضرت آيةالله العظمى خامنهاى به دليل شايستگىشان واجد هر دو جنبه (مرجعيت
فقهى و رهبرى سياسى) بوده و مىباشند، ولى هميشه چنين نيست.
نام کتاب : اندیشه های اسلامی در بستر تاریخ نویسنده : ابراهیمزاده، عبدالله جلد : 1 صفحه : 81