responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 134

نشود، تند حركت كرد. هنگامى كه رسول خدا به خانه رسيد، هنوز تپش قلب عايشه آرام نگرفته بود. پيامبر علت را پرسيد و عايشه بناچار جريان را تعريف كرد.

حضرت فرمود:

گمان بردى كه خداوند و پيامبرش بر تو ستم روا مى دارند؟ [1]»

شبى ديگر پيامبر از خانه بيرون رفت، حسادت عايشه به جوش آمد.

وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله برگشت و حالت عايشه را ديد، فرمود:

- عايشه! ترا چه مى شود، باز هم حسادت كرده، ناراحت شدى؟!

- آخر چگونه كسى همچون من بر كسى چون شما حسادت نورزد!

- باز هم كه گرفتار شيطانت شده اى. [2]

خودش مى‌گويد: شبى ديگر پيامبر را تعقيب كردم. پيامبر به قبرستان بقيع رفت و خطاب به مؤمنان مدفون در آن گفت: درود بر شما گروه مؤمنان!

ناگهان برگشت و مرا در پى خود ديد، فرمود:

واى بر او، اگر از دستش مى‌آمد چه‌ها مى كرد!؟ [3]

ج- برخورد با همسران ديگر

رشك، حسادت، غيرت زنانگى و خشونت طبع عايشه به صورت برخوردهاى خشن و زشت با ديگر همسران رسول خدا صلى الله عليه و آله جلوه مى‌


[1] - همان، ص 76، تلخيص، به نقل از مسند، احمد حنبل، ج 6، ص 221

[2] - همان، ص 115

[3] - همان، به نقل از مسند، احمد حنبل، ج 6، ص 76 و 111

نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست