responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 248

حلقوم پدر شنيد كه فرمود:

شيعيان من! هر زمان آب گوارايى نوشيديد، مرا به ياد آوريد و هر وقت حكايت غريب يا شهيدى را شنيديد بر من بگرييد. [1]

آن قوم ستم پيشه به اجبار سكينه را از جنازه پدر جدا كردند و همراه با بقيه اهل بيت به سوى كوفه حركت دادند.

د- وفات

بانو سكينه در زمان حيات پدر بزرگوارش با پسر عموى خود عبدالله اكبر فرزندامام حسن مجتبى عليه السلام ازدواج كرد. عبدالله در روز عاشورا در ركاب امام جنگيد و به شهادت رسيد. سكينه سال 117 هجرى دار فانى را وداع گفت. در آن زمان خالدبن عبدالملك حاكم مدينه بود. به او خبر دادند و اجازه دفن خواستند. خالد پيام داد كه صبر كنيد تامن حاضر شوم و بر جنازه او نماز گزارم. قصد خالد اين بود كه مدتى از وفات بگذرد و جسد آن بانو بو بگيرد؛ از اين رو، دست به دست ماليد تا روز به سر آمد.

محمد (نفس زكيه) خواهر زاده سكينه، چهارصد دينار به عطارى داد تا مجمرهاى بوى خوش در اطراف نعش گذارد و اين توطئه خالد نقش بر آب گردد. پس از آن، جمعيّت گروه گروه بر آن جنازه پاك نماز خوانده و او رادفن كردند. رضوان و بركات خدا بر او باد. [2]


[1] - پيرامون شناخت فرزندان و اصحاب امام حسين عليه السلام، مقرم، ص 266

[2] - رياحين الشريعه، ج 3، ص 280، اقتباس

نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 248
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست