responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 247

ج- در كربلا

بانو سكينه در دوران جوانى در كربلا حاضر شد. او به همراه پدر و برادرانش و ديگر افراد اهل بيت در آن حادثه دردناك حضور يافت. امام حسين عليه السلام نسبت به سكينه محبت خاصى داشت و درباره سكينه و مادرش رباب فرمود: آن خانه اى را دوست دارم كه سكينه و رباب در آن باشند. [1]

بانو سكينه كه مصيبت ديده شوهر، برادران، عموها و عمو زادگان خود بود، هنگام آخرين وداع امام حسين عليه السلام نتوانست وداع را تحمل كند؛ با اشك روان، اندوه‌بار و حيران بر پدر مى‌نگريست. آن حضرت با مشاهده دخترش فرمود:

اى سكينه! پس از من بزودى گريه تو بسيار خواهد بود، آن‌گاه كه مرگ، مرا دريابد، تا روح در كالبد من است با اشكى كه از حسرت مى‌ريزى دل مرا مسوزان. پس آن‌گاه كه كشته شدم، اى بهترين زنان، تو به كارى كه انجام مى دهى (عزادارى) سزاوارترى. [2]

پدر به ميدان رفت و به شهادت رسيد. دشمن خيمه ها را آتش زد. اهل بيت، شب يازدهم را با هراس و وحشت به صبح آوردند. صبحگاهان به هنگام حركت به سوى كوفه، آنان را از كنار قتلگاه عبور دادند. سكينه جنازه پدر را در آغوش گرفت و با او به نجوا پرداخت. در اين هنگام از


[1] - تنقيح المقال، فصل النساء، ج 3، ص 80

[2] - سكينه بنت الحسين، محمد على دخيل، مترجم، ص 14

نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 247
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست