responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 253

در مورد فراوانى جمعيت كه شما را از عبادات و تهيه زاد و توشه آخرت باز داشته، پيشنهادم اين است كه شنبه و چهار شنبه را به ديدار مردم اختصاص دهى.

نفيسه پيشنهاد او راقبول كرد و در مصر ماند. اين بانوى بزرگوار در مصر بود تا اين‌كه دار فانى را وداع گفت. نقل شده است كه اين زن بزرگ قبرى در خانه خود كنده بود و در آن قبر، بسيار نماز و قرآن مى خواند، به طورى كه 190 بار و به قولى 1600 بار و به قولى 2000 بار قرآن را در آن قبر ختم نمود. او در وقت احتضار، روزه بود. پزشكان از او خواستند كه افطار كند. او در جواب گفت:

وا عجبا! سى سال است كه از خداوند مسألت مى كنم كه با حالت روزه از دنيا بروم و اكنون كه روزه هستم افطار كنم!

سپس شروع به خواندن سوره شريفه انعام كرد و وقتى به آيه شريفه‌

(قُل لِمَنْ ما فِى السَمواتِ وَ الارْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الَّرحْمَةَ) [1]

يا به قولى به آيه شريفه‌

(لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ) [2]

رسيد، جان به جان آفرين تسليم كرد. همسرش خواست نفيسه را براى دفن به مدينه بياورد، ولى مردم مصر اصرار داشتند كه او را در مصر دفن نمايد. اسحاق راضى نمى‌شد، تا اين‌كه در خواب، جدش پيامبر


[1] - يعنى بگو از آن خداست آنچه در آسمان و زمين است و رحمت را بر خود واجب دانسته است. (انعام، آيۀ 12)

[2] - براى آنها در نزد پروردگارشان خانه هاى امن است (انعام، آيۀ 127)

نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 253
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست