نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 26
آسيه بنت مزاحم
اين بانو، همسر فرعون ستمگر و متكبّر معروف بود. در كاخ
او زندگى مىكرد و از تمام نعمتهاى مادى و دنيايى برخوردار بود، ولى نور ايمان، خانه
دل او را روشن كرده و آن محيط ظلم و فساد نتوانسته بود او را آلوده كند. آسيه همچون
گوهرى پاك بر فطرت خويش استوار ماند و فساد محيط نتوانست او را لكه دار كند.
خداوند به واسطه همين بانو، حضرت موسى را از شَرّ فرعون
در امان داشت.
وقتى فرعونيان صندوقى را از آب گرفتند و در آن را باز
كردند، نوزادى زيبا روى در آن يافتند. فرعون كه احتمال مى داد نوزاد ازبنى اسرائيل
باشد، تصميم گرفت او را بكشد، ولى همسرش كه محبت موسى را در قلب خود احساس مىكرد،
وساطت نمود و از فرعون خواست تا از كشتن آن طفل چشم بپوشد. او گفت: «اين طفل نور چشم
من و تو خواهد بود، او را نكشيد، شايد براى ما مفيد باشد يا او را به فرزندى بگيريم.»
[1]
در حديثى آمده است كه فرعون به آسيه گفت:
نور چشم توست؛ ولى مرا به او حاجتى نيست. رسول خدا صلى
الله عليه و آله فرمود:
به خدا قسم! اگر فرعون نيز مانند آسيه به اين جمله اعتراف
كرده بود و او را نورچشم خود مى دانست، خداى تعالى او را نيز به وسيلۀ موسى هدايت
مى كرد، همچنان كه آسيه را هدايت كرد.2