نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 276
راهنمايىهاى آزاد، توانستند نقشه قتل اسود را طرحريزى
كنند. طبق نقشه در موقعى مناسب، فيروز به اتاق آزاد، محل استراحت اسود وارد مى شود؛
و با اسود گلاويز شده و او را خفه مى كند. در اين گيرودار صداى اسود بلند مى شود، نگهبانان
به اوضاع مشكوك مىشوند. بدين جهت به طرف اتاق آمده و مى پرسند: چه شده است؟ آزاد مى
گويد: «موضوع تازه اى نيست؛ پيامبر در حال دريافت وحى است.» و بدين گونه نگهبانان را
پراكنده مى سازد، و اسود كذاب بامجاهدت ماموران پيامبر صلى الله عليه و آله و همكارى
آزاد، زن مسلمان ايرانى از پاى در مىآيد. [1]
خَنْسا، دختر عَمْرو در قادسيه
خَنْسا، خدمت رسول خدارسيد و ايمان آورد. او شاعرى چيره
دست بود كه پيامبر شعر او را مى پسنديد. خودش و چهار پسرش در جنگ قادسيه شركت داشتند.
اول شب، فرزندانش راجمع كرد و گفت:
اى فرزندانم شما به اختيار خود اسلام آورديد و هجرت كرديد.
قسم به خدايى كه جز او خدايى نيست، شماهمگى فرزندان يك پدريد، همچنانكه مادرتان يكى
است. نه به پدرتان خيانت كردم، نه موجب سر افكندگى دايىتان شدم. نه حسب شما را زشت
كردم و نه نسب شما را غبارآلود نمودم.
شما مىدانيد كه خداوند، چه پاداش عظيمى براى مسلمانانى
كه در جنگ با كفار شركت مىكنند، تهيه ديده و بدانيد كه سراى جاويدان آخرت، بهتر از
[1] - خدمات متقابل اسلام و ايران، شهيد مطهرى، ص 63
نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 276