نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 289
(بِسْمِ اللَّه
الرَّ حْمنِ الرَّحيمِ)، براستى كه از جانب خدا بر شما برهانى روشن
آمد، سپس در سنجش كيل [1] و وزن با مردم، عدل و درستى پيشه كنيد و اموال و اشياء مردم
را كم حساب نكنيد و در روى زمين فساد گرى نكنيد. باز مانده خدايى براى شما بهتر است
اگر مؤمن باشيد و من نگهبان شما نيستم.
هر گاه نامه مرا خواندى، از آنچه در دست دارى مواظبت كن،
تا كسى كه آن را بگيرد به سوى تو بيايد. والسّلام. پس من نامه را از امام گرفتم، بدون
اينكه آن را به گِل مهر كند يا با نخى بپيچد.
معاويه دستور داد تا به عاملش بنويسند كه با او خوشرفتارى
كند.
سوده گفت:
تنها بامن يا با همه كسانم؟
معاويه گفت:
تو را با ديگران چه كار؟
سوده گفت:
اگر عدالت شامل و همه گير نباشد، موجب تباهى و سرزنش است
و در اين صورت من نيز مانند ديگر افراد قوم.
معاويه گفت: «دريغا! فرزند ابوطالب شما را گستاخ و به
اين كلامش مغرور كرده است» كه گفت:
اگر من دربان بهشت باشم، حتماً به قبيله همدان مىگويم
به سلامت داخل شويد. سپس دستورداد كه حاجتش را در مورد خود و قومش بر آورده كنند. [2]