نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 307
پدر و مادرم فداى شما باد! من به نمايندگى از جانب جمعى
از زنان به حضور شما رسيدهام. ما همه، حرفمان اين است كه خداوند شما را به سوى مردان
و زنان مبعوث كرد و ما به شما ايمان آورديم و از شما پيروى كرديم. در حالى كه ما گروه
زنان خانه نشين و خانه دار هستيم و برطرف كننده نياز شهوانى مردانيم و اولاد آنها را
به شكم حمل مى كنيم، ولى مردان با شركت در جماعات و تشييع جنازه ها و جهاد بر ما فضيلت
پيدا مىكنند. وقتى به جهاد مىروند، ما حافظ اموال و تربيت كننده اولاد آنهاييم. آيا
بدين جهات در ثواب آنان شريكيم؟
پيامبر رو به اصحاب كرده، فرمود: آيا زنى ديده ايد كه
بهتر از اين زن درباره مسائل دينش سؤال كند؟ سپس رو به اسماء كرد و فرمود: برگرد و
آنان كه تو را فرستاده اند آگاه كن كه خوب شوهردارى كردن، طالب رضاى شوهر بودن و خوب
پيروى كردن شما از شوهرانتان، اجرى معادل اجر همه اعمال مردان دارد.
اسماء در حالى كه از شادى تكبير و تسبيح مى گفت، برگشت.
[1]
نقش يك زن در ايمان آوردن حمزه
روزى ابوجهل، رسول خدا صلى الله عليه و آله را آزار داد
و ناسزا گفت. اين جريان در زمانى بود كه حمزه عموى پيامبر، هنوز اسلام نياورده بود.
حمزه كه جوانى شجاع بود، روزها براى شكار به بيابانها مى رفت. در آن روز، زنى از كنيزان
«عبدالله بن جدعان» شاهد قضيّه بود و ناسزاها و سخنان