نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 322
مقام خلافت داديم. پس ميان خلق خدا به حق حكم كن و هواى
نفس را پيروى مكن كه تو را از راه خدا گمراه مى سازد. [1]
جريان حكم كردن او اين بود كه دو نفر، يكى از آنها صاحب
باغ انگورى بود و ديگرى گوسفندانى داشت. پس گوسفندان به باغ ريختند و چريدند.
آن دو، دعوا پيش داوود بردند و داوود فرمود: گوسفندان
را بفروشيد و قيمت آنها را صرف باغ كنيد تا به حالت اول برگردد. فرزندش- سليمان- گفت:
نه پدر جان چنين نيست، بلكه خرج باغ رااز شير و پشم گوسفندان بايد پرداخت و خداوند
مى فرمايد: حكم مسأله را به سليمان فهمانديم. [2]
و حال آنكه مولاى ما امير مؤمنان فرمود: از من بپرسيد
قبل از آنكه مرا نيابيد، از من درباره آنچه زير عرش است و آنچه بالاى عرش است بپرسيد
و روز فتح خيبر بر پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شد و پيامبر صلى الله عليه و آله
به حاضران فرمود: با فضيلت ترين و عالمترين و آگاه ترين شما به قضاوت، على عليه السلام
است.
- آفرين بر تو اى حرّه! به چه دليل او را بر سليمان برترى
مى دهى؟
- خداوند تعالى برترى مى دهد آنجا كه سليمان گفت: خداوندا
مرا مُلك و سلطنتى ده كه پس از من احدى لايق آن نباشد. [3] و حال آنكه مولاى ما فرمود:
اى دنيا! تو را سه طلاقه كردم و نيازى به تو ندارم. در اين هنگام خدا در حق او بر رسولش
اين آيه را نازل فرمود: و آن منزل آخرت را براى كسانى قرار داديم كه اراده برترى جويى
و سركشى و فساد ندارند [4].
- آفرين اى حرّه! به چه دليل او را بر عيسى بن مريم برترى
مى دهى؟
- خداى تعالى برترى داده آنجا كه مى فرمايد: ياد كن موقعى
را كه خداوند به