نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 42
اى ميسره! از من به مولايت خديجه، سلام برسان و به او
بگو: به «سيّد بشر» دست يافته و شأن عظيمى پيدا كردهاى. نسبت به ساير خلق، برترى خواهى
داشت، از اينكه همنشينى اين آقا از دستت برود، بر حذر باش. [1]
پس از شنيدن اين سخنان، محبت خديجه نسبت به پيامبر صلى
الله عليه و آله بيش از پيش افزون گشت و به خاطر شكر اين نعمت، ميسره، همسر و اولادش
را آزاد كرده، سرمايهاى نيز، براى شروع زندگى در اختيارشان گذاشت.»
روز بعد، وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله براى محاسبه
تجارت مراجعه كرد، خديجه با سؤالاتى از آن حضرت دريافت كه حضرت محمد صلى الله عليه
و آله اراده ازدواج دارد؛ بدين جهت عرض كرد:
آيا راضى هستى كه من براى شما زنى را كه مورد پسند خودم
باشد، عقد كنم؟
پيامبر فرمود: آرى.
خديجه گفت: براى شما زنى از اهل مكه يافته ام كه از قوم
شماست- از قريش كه بهترين قبيله هاى عرب است- ثروتمندترين، زيباترين، با كمال ترين،
عفيف ترين، بخشنده ترين و پاكيزه ترين آنهاست. شما را در كارت يارى مى دهد و به كمترين
چيزى، از شما راضى مى شود، و در زندگى با شما، سرسازگارى دارد، در حالى كه اگر ديگران
براى او مال فراوان عطا كنند راضى نمى شود ....
و در آخر اضافه كرد: آن زن، مملوك و كنيز شما، خديجه است.