نام کتاب : بزرگ زنان صدر اسلام نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 44
شد. ايراد آنهااينبود كه چرا دست ردّ برسينه بزرگان قريش
زدى وباجوانىكه يتيم و فقيراست ازدواج كردى؟
در همان مجلس عقد و ازدواج، وقتى ديو سيرتان ديدند كه
خديجه سلام اللَّه عليها خود، هزينه عقد ازدواج را به عهده گرفته است و مهريه را از
اموال خود مى پردازد، زبان به سرزنش گشودند.
ابو جهل گفت:
چه مى بينيم؟ مردان براى زنان مهريه مى دهند يا زنان براى
مردان؟
ابو طالب در جواب او چنين گفت:
اى احمق مردمان، و اى سركرده اراذل و اوباش، همچون محمّد
را شايسته است كه هديه ها و پولها نثار قدمش كنند و همچون تويى را شايسته است كه عطايايش
را نپذيرند و او را همچون سگ برانند. [1]
اين ملامت ها آن قدر اوج گرفت كه ناچار، خديجه زنان قريش
را جمع كرد و گفت:
اى زنان قريش! به من خبر رسيده است كه شوهران شما بر اينكه
من محمد صلى الله عليه و آله را اختيار نموده ام، عيب مى گيرند. من از شما سؤال مى
كنم كه آيا مانند او در بين شما وجود دارد؟ آيا در مكّه مثل او از نظر جمال، كمال،
فضل و اخلاق پسنديده پيدا مى شود؟ بدانيد كه من وى را به خاطر فضايلى كه در او ديدم
انتخاب كردم و در مورد او چيزهايى شنيده ام و ديده ام كه از هيچ كس مشاهده نشده است.
پس در چيزى كه نمى دانيد مداخله نكنيد و