نام کتاب : پاسداران اسلام در دوران غیبت کبری نویسنده : رحمتی، رضا جلد : 1 صفحه : 75
هفت روز نوشت و براى راهنمايى شيعيان خراسان فرستاد. [1]
اين عالم بزرگ با تمام وجود پاسدار اسلام بود. نقل كردهاند
در زمان وى مرد شعبدهبازى به نام «محمد يالوشى» كه از علوم دينى هم اطلاعاتى داشت
در منطقه «جبل عامل» ادعاى پيامبرى نمود. شهيد اول به حكم وظيفه به مقابله با او برخاست.
وقتى احساس كرد اسلحه قلم و بيان در مقابلش كارساز نيست، حكومت دمشق را وادار كرد تا
لشگرى را براى خاموش كردن اين فتنه به جبل عامل بفرستد. اين لشكر موفق شد آن مرد كذاب
و كليه نيروهايش را از بين ببرد. [2]
شهيد اول از بيان و تبليغ معارف شيعى ترسى به خود راه
نمىداد و براى اثبات حقّانيت مكتب تشيّع با دانشمندان اهل سنت به بحث و مذاكره مىپرداخت.
او براى رسيدگى به امور دينى و فكرى شيعيان به مناطق شيعه نشين مسافرت مىكرد و با
اشعار و قلم و بيان خود، جلو سمپاشىها و تبليغات مخالفان را مىگرفت. [3] به همين
جهت عدهاى كينه او را در دل گرفته و زمينه قتلش را فراهم ساختند.
اين بزرگ پاسدار اسلام كه با خطهاى انحرافى مبارزه مىكرد،
در يكى از اشعار خود از صوفيه چنين انتقاد مىكند:
(انسانهاى والا) با شوق و ذوق به عزّت و شرف نائل شدند،
نه با قدم كوتاه برداشتن، خودپسندى و ادعا .... نه تصوف به تبرزين و تسبيح است و نه
فقر، راهِ رسيدن به شرافت. و نه اينكه با لباس وصلهدارى كه در زير آن منجلابى از كبر
و اسراف نهان است، شب و روز بگذرانى ....
فقر رازى است كه نفس تو پردهاى بر آن است، اين پرده را
بردار تا از تاريكى هلاككننده نجات يابى.
هرگاه خواستى خدا را ياد كنى، قرآن بخوان و موحد باش
... و به اخلاق الهى متّصف شو .... [4]
[1] - اعيان الشيعه، ج 10، ص 60؛ روضات الجنات، ج 7، ص
4.
[2] - ديدار با ابرار (شهيد اول فقيه سربدار)، محمد حسن
امانى، ص 108، ناشر سازمان تبليغات اسلامى.