وى به اين مقدار فعّاليت بسنده نكرد بلكه در جريان سفر
به اصفهان كتاب ديگرى [2] در اثبات حقانيت مسلك اجتهادى و رد مسلك اخبارىگرى براى
فرزند خود شيخ على نوشت. [3]
ب- در برابر وهّابيّت
در اواخر قرن دوازدهم هجرى قمرى پيروان محمدبن عبدالوهّاب
در عربستان سر به شورش برداشتند. دامنه اين شورش از مرزهاى عربستان گذشت و به عراق
كشيدهشد و دو شهر كربلا و نجف مورد تهاجم وهّابيان قرارگرفت. كاشفالغطاء در صف مقدم
دفاع از شهر مقدس نجف سلاح بر دوش گرفت و ديگر طلاب را نيز مسلّح ساخت و با مهاجمان
جنگيد و سرانجام آنان را وادار به عقبنشينى كرد. وى پس از آن دستور داد حصارى بر گرد
شهر بكشند تا از تاخت و تاز مهاجمان مصون بماند. در جبهه نبرد علمى نيز كتابى تحت عنوان
«منهج الرشاد لمن اراد السّداد» در نقد و ردّ آراء وهّابيان نوشت. [4]
ج- در صحنه سياسى
با درگذشت آيةاللَّه وحيد بهبهانى و علّامه بحرالعلوم،
مرجعيت عامه شيعه به آيةاللَّه كاشفالغطاء منتقل شد. وى در كنار فعاليّتهاى علمى و
فرهنگى، از مسائل سياسى جامعه اسلامى غافل نبود. او در فرصتهاى مناسب به شهرهاى بزرگ
ايران سفر مىكرد و مردم را با وظايف مبارزاتى و سياسى خود آشنا مىساخت. [5]
از جمله رويدادهاى مهمى كه در دوران مرجعيّت و زعامت عامّه
كاشفالغطاء رخ داد تهاجم نخست روس به ايران بود. آيةاللَّه كاشفالغطاء كه از اوضاع
متزلزل و از هم پاشيده ايران در زمان آغامحمدخان قاجار و نيز اوضاع فعلى به زعامت
فتحعلىشاه