بشر بطور فطرى حسّ گراست و درك محسوسات و
ملموسات بر وى آسانتر است پس شايستهاست معنويّات و امور غيرمادّى در قالبهاى
محسوس و مجسّم ارائهشود تا سهل و سريع بر دل نشيند. قرآن كريم بهمنظور تأمين اين
اصل فطرى و رسيدن افراد به معارف عالى مكتبى و انسانى، برگزيدگانى را بهعنوان
«اسوه» و الگو معرفى مىكند و از پيروان خود مىخواهد كه از آنان تأسّى كنند،
انديشه و عمل خود را با آنها تطبيق دهند. صاحب الميزان در اين باره مىنويسد:
«قرآن از قضايا و شخصيّتها كه مىتوانند در
بخشى از شؤون زندگى، الگو باشند به «مَثَل» يا «ضربالمثل» تعبير مىكند زيرا كه
آن «به معناى كلام يا داستانى است كه گوينده آن را مىگويد تا مقصدى از مقاصدش را
براى شنونده «مُمثّل» و «مجسّم» كند» و براى پيروانش بنماياند كه آنها نيز چنين
باشند.» [1]
از جمله آنهاست:
حضرت مريم عليه السلام
حضرت مريم عليه السلام تنها زنى است كه قرآن
از او نام مىبرد [2]رويداد تاريخى و شگفتانگيزش را نقل مىكند كسى كه پيدايش،
پرورش و حياتش همراه با اعجاز بود. او در ابعاد گوناگون زندگى مىتواند الگوى خوبى
براى مخاطبان قرآن باشد زيرا كه خداوند او را نمونه و پاكيزه قرار داد و بر ديگر
زنان برترى بخشيد و براى عالميان برگزيد: