responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر    جلد : 1  صفحه : 116

«... كانَ رَجُلًا لَنا ناصِحاً وَ عَلى‌ عَدُوِّنا شَديداً ناقِماً فَرَحِمَهُ اللَّه» [1]

[مالك اشتر] مردى بود كه نسبت به ما ناصح و خيرخواه و نسبت به دشمنانمان سختگير و در هم كوبنده بود خداى رحمتش كند.

هنگامى‌كه حضرت على عليه السلام لشكرى به استعداد دوازده هزار نفر، راهى شام مى‌كرد فرماندهى آن را به او سپرد و به فرماندهان ديگر- زياد بن نصر و شريح بن هانى- نوشت:

«مالك بن حارث اشتر» را بر شما و بر آنان كه زير فرمان شمايند فرماندهى مى‌دهم. گوش به فرمانش باشيد. او را زره و سپر خود قرار دهيد. زيرا او از كسانى است كه از سستى و سقوطش هيچ نگرانى وجود ندارد. نه در كارى كه شتاب در آن به خردمندى و آينده‌نگرى نياز دارد سستى مى‌كند نه در موردى كه درنگ سزاوار است شتاب مى‌ورزد.» [2]

اين سردار بزرگ از آنجا كه زمان شناس، شجاع و هشيار بود، در بحرانهاى اجتماعى و صحنه‌هاى مختلف سياسى و نظامى رنگ نباخت و همچون كوه، استوار ماند. هنگامى‌كه حضرت على عليه السلام خبر شهادتش را شنيد سخت متأثر شد و با نهايت تأسّف فرمود:

«مالِكُ وَ ما مالِكُ؟ وَاللَّهِ لَوْ كانَ جَبَلًا لَكانَ فِنْداً، وَ لَوْ كانَ حَجَراً لَكانَ صَلْداً لا يَرْتَقيهِ الْحافِرُ وَ لا يُوفى‌ عَلَيْهِ الطَّائِرُ» [3]

مالك، مالك چه بود؟ به خدا سوگند اگر كوه بود يكتا [و سرفراز و دست نايافتنى‌] و اگر سنگ بود سرسخت [و نفوذ ناپذير] بود هيچ مركبى نمى‌توانست از كوهسار وجودش بالا رود و هيچ پرنده‌اى به اوج او راه يابد.

4- خَبّاب بن ارَتّ‌

از ديگر كسانى‌كه حضرت على عليه السلام در نهج‌البلاغه از او به‌نيكى ياد مى‌كند «خَبّاب بن ارتّ» است او نخست، برده‌اى بود كه زنى از «خزاعه» او را آزاد كرد ولى در سايه اسلام و با


[1] - نهج‌البلاغه، نامۀ 34.

[2] - همان، نامۀ 13.

[3] - همان، حكمت 444.

نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر    جلد : 1  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست