ما اينچنين (و از هر راه ممكن) قرآن را به
درون دلهاى مجرمان راه مىدهيم (ولى با اين حال) آنها به آن ايمان نمىآورند. روش
پيشينيان نيز چنين بود.
اين آيات ناظر به نوع و تعدد سنتهاى اجتماعى
و تاريخى نيست و نبايد تصور شود كه سنت بر سه نوع است: سنتهاى الهى، سنتهاى
پيامبران و سنتهاى مردمان. زيرا خاستگاه سنتها يكى است و آن اراده و مشيت خداوند
است. از اين رو گاهى مىتوان به مبدأ اصلى و خداوند نسبت داد و گاهى به مجارى
طبيعى و وسائط مادى كه پيامبران و مردم معمولى هستند. دليل بر آن تعبير
«سُنَّتُنا» است كه در موارد مشابه به كار رفته است و خداوند با اين تعبير فِعل و
انفعالات فردى و اجتماعى افراد بشر را به خود نسبت داده است تا آنان را با توحيد
افعالى بيشتر آشنا سازد. [4]
به عنوان مثال: پيروزى نظامى قومى را كه با
عواملى چون تفوّق قدرت جنگى و