مقام ابراهيم عليه السلام است كه روى سنگ
ايستاد و اثر پاهايش بر آن باقى ماند، حجرالاسود و منزل اسماعيل عليه السلام است.
از اين حديث برمىآيد كه اگر انسان در آثار
و نشانههاى گذشتگان دقيق شود مىتواند معارف ارزندهاى را به دست آورد؛ نظر كردن
به جاى پاى حضرت ابراهيم عليه السلام كه هنگام تأسيس كعبه همچنان در سنگى نقش بسته
و بهصورت فرورفتگى و روشن باقى مانده است بيننده را مجذوب مىسازد و پى به شخصيّت
استثنايى سازنده اين خانه مىبرد و معجزهاش را به عيان مىبيند.
همچنين حجرالاسود كه با يك نگاه مىتوان
فهميد كه آن، يك پديده غير عادى و سنگى استثنايى است و هر بيننده را به شگفت وا
مىدارد و با ديدن و استلام آن، زبان به حمد و سپاس رَبّ جليل مىگشايد و با جان و
دل مىپذيرد كه آنها از آيات بيّنات و نشانههاى روشن خداوند است.
همه اينها زمانى امكانپذير است كه تفكّر
انسان در مظاهر مادى تاريخى و نشانههاى بر جاى مانده با بينش عميق و همراه با
برداشت مثبت و كسب آموزش باشد، در غير اينصورت حتى نظر به ظريفترين آثار،
نمىتواند محرك مشاعر بيننده باشد، چنانكه حضرت على عليه السلام مىفرمايد: