اين رحمتى از جانب پروردگار من است، [ولى]
چون وعده پروردگارم فرا رسد، آن [سدّ] را در هم كوبد، و وعده پروردگارم حق است.
اين تواضع، خشوع، سپاسگزارى و ايمان به تحقق
وعده الهى و ايمان به معاد ذوالقرنين را با كبر و كفر و غرور و رفاهزدگى صاحب دو
باغ، مقايسه كنيد كه به محض ورود به باغ و مشاهده مظاهر زيباى طبيعت، آن را
جاودانه پنداشت و وقوع قيامت را پندارى بيش نپنداشت و پرده جهل از درون خود برداشت
و گفت:
گمان نمىكنم اين نعمت هرگز زوال پذيرد و
گمان نمىكنم كه رستاخيز بر پا شود و ....
9- انديشه زايى
قرآن در مقام نقل مقولههاى تاريخى به صرف
نقل، بسنده نمىكند بلكه حوادث را با اصول و آداب هنرى، با زبان زنده و بيان
فراگير تبيين مىكند تا شخص را به تدبّر، پرسش و پاسخ برانگيزد، به حركت درونى و
زايش فكرى او بيفزايد و جمود انديشى را از وى بزدايد. در اين رهگذر به عناصرى مىپردازد
كه مُبيّن اين معنا باشد، در اين باره به ذكر نمونهاى بسنده مىكنيم:
ابن سنان مىگويد: از امام صادق عليه السلام
پرسيدم مقصود از «آيات بيّنات» چيست؟ كه در اين آيه آمده است: