و ما اهل هيچ شهر و ديارى را هلاك نكرديم
مگر اينكه اجل معيّن و زمان تغييرناپذيرى داشتند.
نظر اسلام
با دقت در قرآن و نهجالبلاغه معلوم مىشود
كه تكامل تاريخ از ديدگاه اسلام به صورت «تكامل مجموعى» است. يعنى حركت و سير
تاريخ در مجموع در جهت پيشرفت است. گرچه جامعه توقف دارد، صعود دارد، سقوط و زوال
دارد؛ ولى در نهايت يك سير متعالى را طى مىكند و به سوى پيشرفت و كمال و سعادت مىرود.
همانند قافلهاى كه پيوسته پيش مىرود گاهى
مىايستد، گاهى عقب برمىگردد و گاهى هم بر خلاف مسيرش حركت مىكند ولى در مجموع
هميشه از مبدأ خود دور و به مقصد نهايىاش نزديكتر مىشود. (2)
بنابراين اگر هر جامعهاى را به تنهايى در
نظر بگيريم هر كدام يك دوره معينى دارد كه آن را سپرى مىكند اما اگر جامعه جهانى
را در نظر بگيريم هر چند ركودها و وقفههاى مقطعى پيش مىآيد و تمدن يا جامعهاى
به خط آخر مىرسد ولى سير نهايى آن صعودى و تكاملى است. (3)
يعنى طبق سنن الهى، امتها بوجود مىآيند و
دورانى را در حالات مختلف توحيد و شرك سپرى مىكنند و سرانجام آفتاب عمرشان غروب
مىكند اما درنهايت جامعهاى ايجاد مىگردد لبريز از عدل و برابرى و تأمينكننده
كمال و بقاى انسان و انسانيّت. زيرا از نظر قرآن جامعهها، تمدنها و فرهنگها بسوى
يگانه و متحدالشكل شدن سير مىكند و آينده جوامع انسانى جامعه جهانى واحد تكامل
يافته است كه در آن، بشر به كمال
--------------------
(1) - حجر (15)،
آيۀ 4.
(2) - ر.
ك: جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن، محمد تقى مصباح، ص 164.
(3) - سنتهاى اجتماعى در قرآن، ص
38.
نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر جلد : 1 صفحه : 74