responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر    جلد : 1  صفحه : 73

مى‌شود سير صعودى مى‌كند و به قلّه رفيعى مى‌رسد، سپس در مسير انحطاط و تنزّل قرار مى‌گيرد و به نقطه آغازين خود مى‌رسد همانند چرخ فلك كه حركتش «دورى» است و جهت خاصّى ندارد. پس تكامل تاريخ و جامعه از نوع بازگشت كننده است؛ بدين صورت كه تمدّنى پيدا مى‌شود دوران رشد و نمو را مى‌گذراند پس از آن به پيرى مى‌رسد و افول مى‌كند، سپس جوامع ديگر مى‌آيند و همين سرنوشت را تكرار مى‌كنند. (1)بسان انسان كه مرحله كودكى را با ضعف و ناتوانى آغاز مى‌كند پس از مدّتى، جوان و نيرومند مى‌شود و به كمال قدرت فكرى و بدنى مى‌رسد، سپس نوبت پيرى و سالخوردگى مى‌رسد؛ توان بدنى و فكرى و حواس پنجگانه‌اش به ضعف مى‌رود و به مرحله‌اى مى‌رسد كه بدون كمك ديگران قادر به زندگى نيست و سرانجام به همان نقطه مى‌رسد كه تاريخ زندگيش را از آنجا آغاز كرده بود. چنانكه خداوند مى‌فرمايد:

(وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِى الْخَلْقِ افَلا يَعْقِلُونَ) (2)

و هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونه‌اش مى‌كنيم آيا انديشه نمى‌كنند؟!

ابن خلدون كه از طرفداران اين نظريّه است مى‌گويد:

«هر كشور و بازارى را سرانجام، دوران و عمر محسوسى است، چنانكه هر يك از موجودات و مواليد طبيعت عمر محسوسى دارند.» (3)

قرآن در اين باره مى‌فرمايد:

(وَ لِكُلِّ امَّةٍ اجَلٌ فَاذا جاءَ اجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ) (4)

و براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معينى) است؛ و هنگامى كه سرآمد آنها فرا رسد نه ساعتى از آن تأخير مى‌كنند، و نه بر آن پيشى مى‌گيرند.

--------------------

(1)- ر. ك: فلسفۀ تاريخ، ص 21.

(2) - يس (36)، آيۀ 68.

(3) - ترجمۀ مقدمۀ ابن خلدون، پروين گنابادى، ج 2، ص 735.

(4) - اعراف (7)، آيۀ 34.

نام کتاب : تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه نویسنده : وفا، جعفر    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست