«اصحاب اخدود» ستمگران و شكنجهگرانى بودند
كه زمين را مىشكافتند و آن را پر از آتش نموده و مؤمنان و موحّدان را به جُرم
ايمان به خدا در آنجا مىافكندند و تا آخرين نفرشان را مىسوزاندند و اينسان از
آنها انتقام مىگرفتند. قرآن از اين حادثه با تنفّر ياد مىكند و عاملان آن را
مستحق بلا و عذاب دردناك مىداند:
مرگ بر آتشافروزان گودال پر آتش. همان آتش
مايهدار آنگاه كه آنان بالاى آن [خندق به تماشا] نشسته بودند و خود بر آنچه بر
[سرِ] مؤمنان مىآوردند گواه بودند و از آنان كينهاى نداشتند [و عيبى نگرفته
بودند] جز اينكه به خداوند نفوذ ناپذير و ستوده ايمان آورده بودند.
شكنجه و كشتار مؤمنان، توسط كژانديشان و
گمراهان، از قديمالايام امرى متداول بود از جمله گمراهان، ذو نواس، آخرين پادشاه
يهودى «يمن» بود كه به نخستين مسيحيان «نجران» در شمال يمن حمله كرد و آنها را به
جرم اعتقاد به دين مسيح و براى ايجاد گرايش به آيين يهود، سخت مورد شكنجه و تهديد
قرار داد و گروهى از آنان را در گودالهاى آتش و كورههاى آدمسوزى زنده زنده
سوزاند. [2]
استمرار حادثه:
خداوند با جمله «قُتِلَ» (: كشته باد) خشم و
تنفر شديد خود را از