responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 105

درس 10 قاسطين- جنگ صفين [2] اعزام نماينده‌

اميرمؤمنان عليه السلام پس از تصرف راه آب، دو روز صبر كرد. پس از آن، سه نفر از سران سپاه خود به نامهاى بَشيرِ بنِ عَمْرو، سَعيدِ بنِ قَيْس و شَبَثِ بنِ رِبْعى را نزد معاويه فرستاد و به آنان فرمود: «به سوى اين مرد برويد و او را به اطاعت خدا و بيعت با من و پيوستن به جماعت فرا خوانيد.» [1]

نمايندگان در اول ذى الْحَجّه بر معاويه وارد شدند و مذاكرات خود را شروع كردند. ابتدا بشير گفت: اى معاويه! دنيا سپرى مى‌شود و آخرت بر تو روى مى‌آورد، و خداوند تو را به عملت پاداش مى‌دهد. بيا و از ايجاد تفرقه ميان امّت، و خونريزى دست بردار. معاويه سخن او را بريد و گفت: چرا اين سفارش را به مولايت نكردى؟ بشير پاسخ داد: او مثل تو نيست، او از نظر دين و فضيلت و سابقه در اسلام و قرابت با رسول اكرم صلى الله عليه و آله برترين و سزاوارترين فرد به اين امر است.

پس از او «شَبَثْ» نيز سخنانى ايراد كرد. معاويه كه از سخنان منطقى و كوبنده او جا خورده بود، پاسخى جز ناسزا گفتن نداشت و در حالى كه سخت خشمناك شده بود، گفت: برخيزيد و دور شويد كه ميان من و شما تنها شمشير داورى مى‌كند. «شبث» گفت:

ما را از شمشير مى‌ترسانى؟ به خدا سوگند به زودى تو را در گرداب آن گرفتار مى‌سازيم، سپس برخاستند و نزد حضرت امير عليه السلام بازگشتند. [2]

امير مؤمنان عليه السلام پس از آن به سپاهيانش فرمان داد تا دسته دسته و به نوبت با هماوردان و قبايل هم شأن خود در سپاه معاويه بجنگند.


[1] - ائْتُوا هذا الرَّجُلَ‌ وَ ادْعُوْهُ‌ الى اللّٰه وَ الى الطّاعَةِ‌ وَ الى الْجَماعَةِ‌

[2] - وقعه صفين، ص 187 - 188 و كامل ابن اثير، ج3، ص 285

نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران    جلد : 1  صفحه : 105
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست