اميرمؤمنان
عليه السلام ديد يك هفته از جنگ مىگذرد و افراد بسيارى از دو طرف بىآنكه پيروزى
نصيب سپاهيان اسلام گردد- كشته شدهاند. دستور حمله عمومى داد و فرمود:
چرا
نبايد از تمام نيروى خود براى جنگ با اينان بهره جوييم؟
از اين
رو شب چهارشنبه، هشتم صفر، براى سربازان سخنرانى كرد و فرمود:
«آگاه
باشيد كه شما فردا با دشمنان روبهرو خواهيد شد. پس شب را به قيام و عبادت سپرى
كنيد و قرآن را بسيار بخوانيد. و از خداوند صبر و نصرت بخواهيد و با تلاش و
استوارى با آنان رو به رو شويد و راستگو باشيد.»
سربازان،
با پايان گرفتن خطبه اميرمؤمنان عليه السلام به سوى شمشيرها و نيزهها و زوبينها
شتافتند و آنها را صيقل دادند. حضرت امير عليه السلام تا بامداد به آرايش لشكر
پرداخت. منادى به فرمان آن حضرت به دشمن اعلان جنگ كرد و گفت: اى شاميان! بامدادان
شما را در رزمگاه ديدار مىكنيم. [2]
صداى
منادى در سپاه دشمن ضجّه و وَلْوَلَه افكند. همه با دلهره به معاويه متوجّه شدند.
او تمام
امَرا و فرماندهان را احضار كرد و دستور داد نيروهاى خود را آماده كنند.
اميرمؤمنان
پس از آراستن نيروها به پاخاست و براى تحريض سپاهيان بر جنگ، خطبهاى خواند و
فرمود:
«خداوند
شما را به تجارتى راهبرى كرده است كه شما را از عذاب مىرهاند و به خير فرا
مىخواند. و آن تجارت، ايمان به خدا و رسول و جهاد در راه